گل پیغمبر،موسی جعفر
کاظمین گشته،از غمش محشر
آه و واویلا۲
هفتمین مه شد،راحت از غم ها
می رود سوی،حضرت زهرا
آه و واویلا۲
کاظمین باشد،در عزا امشب
از غم موسی،کربلا امشب
آه و واویلا۲
شد شهید کین،یوسف زهرا
از غم داغش،خون شده دل ها
آه و واویلا۲
با دل سوزان،دیده ی گریان
جای موسی شد،گوشه ی زندان
آه و واویلا۲
سندی از کینه،بی بهانه زد
گل زهرا را،تازیانه زد
آه و واویلا۲
با خدای خود،می کند نجوا
شد ز داغ او،غربتش معنا
آه و واویلا۲
مرگ خود را او،از خدا می خواست
هر کجا بهرش،بزم غم برپاست
آه و واویلا۲
سوزد از داغش،نور عین او
شده در ماتم،کاظمین او
آه و واویلا۲
خون دل عالم،زین همه بیداد
پیکر او ماند،بر پل بغداد
آه و واویلا۲
شد تنش تشییع،آن امام پاک
پیکر جدش،پاره روی خاک
آه و واویلا۲
پیکر او بر،دوش یاران بود
جد او زیر،سم اسبان بود
آه و واویلا۲
- سه شنبه
- 25
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 11:27
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه