#توسل_به_ساحت_مقدس_باب
#الحوائج_ابالفضل_العباس_ع
از ازل ذکرِ اَباالفضل بوَد روی لبم
من که محوِ ادبِ ماهِ سرا پا ادبم
من کِی ام کاش پیامم به نگاهش برسد
من ابالفضلی ام و خادمِ شاهِ عربم
آنقَدر مثلِ علی تیغ به کف بر دارد
من از این نوع شباهت بخدا در عجبم
بس که من تکیه زدم بر علمِ ماهِ منیر
بینِ روضه همه دیدند که من جان به لبم
همه گفتند غلامِ در این خانه شَه است
بندهگی را درِ این خانه از اوّل سببم
دستِ من خورده به شش گوشه به لطفِ کرَمش
دائم از ساحتِ او حاجت و دستِ طلبم
زیرِ بارانِ غمِ روضه ی او خیس شدم
گریه ی جزر و مدِ علقمه شد تاب و تبم
نسل در نسلِ من و ایل و تبارم دو طرف
گفتهام می رسد هر بار به سلمان نسبم
من که باشم که بگویم ز ثنای همگی
بخدا خاکِ رهِ حُرّ و حبیب و وهبم
هستی ام در کفِ محرابِ حرم مانده زمین
من از این مژده ی خوش یُمن ببین در طَربم!
#شنبه_۶_اسفند_۱۴۰۱
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi
- شنبه
- 6
- اسفند
- 1401
- ساعت
- 23:46
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه