هرچه ام بنده هستم
از تو آکنده هستم
تا دم مرگ خدایا
از تو شرمنده هستم
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو
من به سوی تو یا رب
آمدم دست خالی
ای امید دو عالم
بنگر با چه حالی
ای پناه من،یا رب العفو
تکیهگاه من،یا رب العفو
گرچه غرق گناهم
بر تو امشب پناهم
قسمت می دهم بر
فاطمه کن نگاهم
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو
بر تو مهمانم امشب
غرق احسانم امشب
با تمام وجودم
تو را می خوانم امشب
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو
تو ز بس مهربانی
بر من آرام جانی
آگهی از وجودم
درد من را تو دانی
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو
بنده ی دل شکسته
از گنه گشته خسته
آمده در کنار
سفره ی تو نشسته
ای پناه من،یا رب العفو
تکیه گاه من،یا رب العفو
- شنبه
- 27
- اسفند
- 1401
- ساعت
- 14:52
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه