آمدم سوی تو غرق گناهم
بنگر بر من و روی سیاهم
یا رب از مرحمت نما نگاهم
آمدم سوی تو دوباره یا رب
یا رب یا رب۴
توشه ی راه من جرم و خطایم
از کرامت خدا کردی صدایم
بنگر حال و سوز و گریه هایم
درد خود را به تو می گویم امشب
یا رب یا رب۴
از گناهان خود گردیده خسته
آمدم سوی تو قلب شکسته
من به یادت دخیل گریه بسته
از تو و مهر تو گشته لبالب
یا رب یا رب۴
نزد تو ای خدا بی پرده ام من
در همه عمر خود بد کرده ام من
دست خالی سویت آورده ام من
شده درمانده و در تاب و در تب
یا رب یا رب۴
من خطا کرده و شرمنده هستم
پیش تو سر به زیر افکنده هستم
از تو شرمنده ام تا زنده هستم
بگذر از من خدا به حق زینب
یا رب یا رب۴
تویی حلال جمع مشکلاتم
گشته ای از کرم باب النجاتم
امشب از مرحمت بده براتم
جان من از گنه رسیده بر لب
یا رب یا رب۴
- شنبه
- 27
- اسفند
- 1401
- ساعت
- 15:33
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه