آئینهی موجدار دارم
قلبی به گنه دچار دارم
آلوده شدم خراب کردم
بیچارهام اضطرار دارم
تلقین مرا بخوان همینجا
چون حالت احتضار دارم
محتاجم و بینِ دستِ خالی
معصیَّت بیشمار دارم
شب آمدهام مرا نبینی
ردّم نکنی که کار دارم
من کار به هیچکس ندارم
اما ز تو انتظار دارم
گفتم به همه فقیرم اما
یک ربّ بزرگوار دارم
سرمایهام از دعای زهراست
پس پیش تو اعتبار دارم
من هرچه که دارم و ندارم
از چادر پُر غُبار دارم
میگفت علی: نشد بمیرم
از غُصهی یارِ باردارم
من هر #شب_جمعه با حسینش
در کرببلا قرار دارم
با مادر خود حسین میگفت
شرمنده شدم مزار دارم
- شنبه
- 19
- فروردین
- 1402
- ساعت
- 9:50
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
رضا دین پرور
ارسال دیدگاه