◾غزل مصیبت
◾شهادت حضرت علی
یاد زهرا کردهام تا ضربتی زد بر سرم
با رخ گلگون فتادم یاد دیوار و درم
یاد کوچه یاد سیلی یاد محسن کردهام
یاد مسمار در و آن صورت از خون ترم
با قد خم فاطمه آمد به استقبال من
در بغل دیدم گرفته شیرخواره پرپرم
من شدم راحت ز دست کوفیان بیحیا
وای بر حال دل زاره عقیله دخترم
ابن ملجم راحتم کردی میان این نماز
بین محرابم ولی در آتشی شعله ورم
چشم من وا شد به چشمان شهید کربلا
میروم امام به فکر اربا اربا اکبرم
در هیاهوی صدای کوفیان جان میدهم
یاد لعل خشک طفلان و بفکر حنجرم
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- سه شنبه
- 22
- فروردین
- 1402
- ساعت
- 2:41
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه