یا جوادالائمه
ای کرده ترک دنیا، در موسم جوانی
آه ای جواد امت، دریای مهربانی
دور از دیار بودی، بی اقربا وخویشان
تنها ودر غریبی، کردی تو زندگانی
ای وای از دمی که، زهرت بداد همسر
جان تو سوخت آندم، ای مجتبای ثانی
روی زمین فتادی، غلطان زسوز آن زهر
کردی صدا تو هادی،در عین ناتوانی
بابا بیا کنارم،این آخرین دقایق
ایام عمر بابا، گشته دگر خزانی
آه ای امام دینم، آه ای جوان ترینم
مانند اکبری تو، محبوب شیعیانی
دلهای ما بسوزد، بهر جوانی تو
در قلب شیعیانت، همواره جاودانی
گرچه شهید گشتی،در زیر ظلم اعدا
اما سرت به نیزه، ننموده دلستانی
برهادی تو جانا، بس احترام کردند
هرگز نرفت اسارت، همراه کاروانی
یاد حسین بودی، آن گاه آخرینت
با یاد جد بی سر، کردی تو جانفشانی
شعر:اسماعیل تقوایی
- پنج شنبه
- 25
- خرداد
- 1402
- ساعت
- 0:48
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه