بیا با پای دل امشب بقیع را اشک باران کن
بیا زین ماتم عظما خلایق را تو نالان کن
بیا از جان خود امشب بسوزیم و بسوزانیم
بیا ما مادر سادات وجودت غرق جانان کن
بیا تا شمع باشیم بر مزار خاکی و خاموش
میان روضه ها گاهی نوا از نای قرآن کن
چرا زائر ندارد قطعه ی گمگشده ی جنت
بیا نوحه گری با قدسیان در خاک احزان کن
کنار مهدی صاحب زمان بر سینه و سر زن
بیا هیئت به پا از راه دور در جمع یاران کن
به یاد چهار مظلوم بقیع امشب شویم نالان
بیا از داغ این ماتم وجود خود پریشان کن
میان روضه ها امشب دلت را کربلایی کن
نفس راخرج انفاس لبان خشک وعطشان کن
بیا پروانه شو تا ذوب گردی از وجود او
بیا تا جان فدای این گل و این باغ و بستان کن
- یکشنبه
- 18
- تیر
- 1402
- ساعت
- 15:22
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه