تا خدا داری چه بیم ازدردو هجرو اشک وآه
تا خدا داری چه ترسی از شب و شام سیاه
تا خدا داری امید نا امیدت بهر چیست ؟
رهنمایی می فرستد بهر تو او گاه گاه
تا خدا داری چه غم از گردش چرخ و فلک
او کریم است و رحیم او بر گنه کاران پناه
تا خدا داری چرا تو در پی خار و خسی
دستگیر و مسجیر است بر همه با یک نگاه
تا خدا داری بیا و توبه کن عبد ذلیل
او غفور است و وَدود توبه کن تو از گناه
- پنج شنبه
- ۲۲
- تیر
- ۱۴۰۲
- ساعت
- ۱۰:۵۰
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه