در مدینه صورت مادر اگر نیلی نبود
کربلا طفلی غذایش گریه و سیلی نبود
شعله های کینه و بخل عدو بر در نشست
شعله های خیمه آ مد بر دل مادر نشست
دست بسته سوی مسجد شد امیر المومنین
دست عباسش فتاده علقمه روی زمین
خطبه خوان،بین مدینه، حضرت زهرا شده
خطبه خوانِ شام و کوفه زینب کبرا شده
چون مدینه کربلای اول اهل ولا ست
امتداد خط سرخ فاطمیه کربلاست
تازیانه ، زخم بازو ، پهلوی خیر النسا
کربلا شد تازیانه ، بر تن آل عبا
غنچه ای پرپر به پشت در پرش را باز کرد
روی دستان پدر شش ماهه اش پرواز کرد
چند بیت از دشهر پیغمبر به شهر کربلا
از حدیث کوچه تا گودال عصر روضه ها
چند بیت و چند مقتل ازدحام اشک و آ ه
رفت روضه از مدینه ناگهان تا قتلگاه
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 18:57
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه