داستان نعل ها آتش به دل ها می زند
اسم نعل تازه صد شعله به غم ها می زند
مقتل و اجساد و نور چشم زهرا و علی
زیر سم اسب ها مقتل چه غوغا می کند
یک تن گلگون کفن،از نسل آقای کریم
زیر سم اسب ها،صد تکه پیکر می کند
با بدن های بدون سر،شقاوت تا به کی
بر غریب بی کفن،این اسب ها چه می کند
ده سوار نا مروت بر لگام اسب ها
پیکر پاک حسین را اسب باران می کنند
نا نجیبان آمدند،با قصد غربت بهر حق
نعل ها بر پیکر،آن شاه خوبان می کنند
اربأ اربا گشته پیکر،مثل اکبر دلبرش
از ذلالت اشقیا،کی رحم بر پیکر کنند
زین غم عظمی چه گویم سینه مالامال درد
من نمیدانم که این روضه چه بر ما می کند
اندرون روضه آید صاحب این غصه ها
تسلیت صاحب زمان این روضه غم وا می کند
ساقیا خاموش دیگر قلب مولایم شکست
تو نمی دانی که این غم با دلش چه می کند
- دوشنبه
- 26
- تیر
- 1402
- ساعت
- 21:49
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه