⬇️ بند ۱
کوفه نیا آه از غم جدایی
مسلم شده محکوم به بی وفایی
کوفه نیا اینجا همه غریبن
این مردماش نامرد و نانجیبن
مهمون نوازی کردن
با طعنه خیری از اینا ندیدم
قدیه دنیا آقا
ازدست این نامردا زجر کشیدم
مولا حسین کوفه نیا
⬇️ بند ۲
غم تو دلم معلومه که نشسته
بردن منـو آقا با دست بسته
حتی یکی همراه من نمونده
قلب منو بی رحمیا سوزونده
ای کاش که برمیگشتی
این شهر مثل جهنمه آقاجون
خیلی بهم بدی شد
از ظلم و بی رحمی دلم شده خون
مولا حسین کوفه نیا
⬇️ بند ۳
از چشم من بارون غم میباه
بردن منو سمت دار العماره
وقتی غروب میشه دلم میگیره
مسلم با این دلواپسی میمیره
ناراحتم از اینکه
پیدا نمیشه اینجا آقا یاور
دلواپسم آقاجون
از لحظه های شوم میادش آخر
مولا حسین کوفه نیا
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 13:28
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه