بند ۱
ما غلامان غلامی بی بی زهراییم
مادری که بزرگ دو عالمه
دستو پام فقط به عشق فاطمه زنجیر شد
تو دلم فاطمیه و گاهی هم محرمه
عشق زهرا توی خون من داره میجوشه
همین شوق نوکری مقاممو بالا برد
هرچی داریم بخدا شامل لطف زهراست
شامل مادری که تو کوچه ها سیلی خورد
مادر الهی فدات بشه این نوکر
مادر چی کشید وقتی تورو دید حیدر
مادر حیدر از غم تو میزد برسر
مادر بخدا عاشقتم مادر
بند ۲
وسط سینه من نوشته زهرا و علی
تو فرشته ای که بافاصله هم مردن
بچه هاشون توی خونه ای که مادری نبود
گریه میکردن و یک عالمه غصه خوردن
یاد اون گلی که توی کوچه ها پرپر شد
عرش اعلا خورد زمین جلوچشای حیدر
قلب عالمو میسوزونه همین جمله که
پسری تو کوچه ها میگفت بلندشو مادر
زهرا بدون تو که علی میمیره
زهرا داره کم کم دل من میگیره
زهرا نرو این خونه بی تو دلگیره
زهرا بخدا دوستتدارم من زهرا
بند ۳
یاد اون شبایی که نبودی توی خونه
دیوونم میکرد همون گریه های تنهایی
دنیا بعد تو خراب شد رو سرم خانومم
همیشه فکرمیکنم که تو هنوز اینجایی
وقتی که حسینمو توی بغل میگیرم
میشنوم نوای مادر روی اون لبهاشه
نمیگه چیزی ولی به خوبی من میبینم
غصه ای قد یه دنیا توی اون چشماشه
زهرا رفتی و عالمو حیرون کردی
زهرا دل همسرت رو بی جون کردی
زهرا دل اهل سما رو خون کردی
زهرا بخدا دوستتدارم من زهرا(س)
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 22:14
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه