به ضریح چشمات دخیل دل مییندم
از همه غیر از تیغۀ علم دل کندم
من فقط باب القبلۀ حرمم آرومم عزیزم
با تو باشم چشمامو رو همه میبندم
آبروی آب
آبروی قوم بنی کلاب
ای قمر فرزند ابوتراب
زیر دین تو باشد آفتاب
ساقی دشت کربلا اباالفضل با وفا اباالفضل
شیر ام البنین حلال تو یا اباالفضل مرحبا اباالفضل
غبطه میخورن به رتبت انبیا اباالفضل جان ما اباالفضل
یا سیدی یا اباالفضل
تو علمدار خیمه های عاشورایی
ساقی العطاشا و حامل الوایی
دختر زهرا فرموده به تو جان من ، عزیزم
توکفیل حضرت زینب کبرایی
صاحب فرات
صاحب برزخ صاحب صراط
اسم مارم بنویس از فقرات
ای پناه خیمۀ مخدرات
خوش غیرته ام البنین اباالفضل مه جبین اباالفضل
ای سرباز سبط ختم المرسلین اباالفضل آفرین اباالفضل
مادر نزائیده مثلت این چنین ابالفضل بی قرین ابالفضل
یا سیدی یا اباالفضل(ع)
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 22:4
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه