• جمعه 21 اردیبهشت 03

 حسین رحمانی

حضرت رقیه سلام الله علیها -(یکی بگه خواب می ببینم )

37

یکی بگه خواب می ببینم 
اینهمه آزار و بلا ، اینهمه درد ناتموم
یکی بگه خواب می بینم 
سنگینه خیلی سلسله، زخمی شده دور گلوم

اگه خواب بود با سیلی ها ،  بیدار می شدم 
اگه خواب بود کی اینجوری ، بیمار می شدم 
اگه خواب بود کی من دس به  ، دیوار می شدم 

همش حقیقته بابا ، ما‌رو  کجا ها بردن 
گرسنه بودیم و جلو ، ماها غذا میخوردن 
همش حقیقته بابا ، ما رو کجا ها بردن
تو مجلس حرام جلو ، ماها شراب میخوردن

(من الذی ایتمنی بابا حسین مظلوم)

یکی بگه خواب می بینم 
اینا همش دروغه ، این سر بابا جون نیس
یکی بگه خواب می بینم 
موی سرم نسوخته ، رقیه قد کمون نیس

اگه خواب بود  که با لگد ، بیدار می شدم
اگه خواب بود کی اینجوری ، تبدار می شدم 
اگه خواب بود کی راهیه ، بازار می شدم  

همش حقیقته ، سر بریده ی تو و
دندونای شکسته و موهای سوخته ی منو...

همش حقیقته بابا ، غربت  اهل قافله
 ماها رو خیلی می زدن ، میون سوت و هلهله

  • چهارشنبه
  • 19
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران