چند شبه که خیلی اقا
اسم تو بر لب میارم
چند شبه که خیلی اقا
شوق زیارت و دارم
چند شبه که خیلی اقا
دلتنگه مشهد. توام
دلتنگه دیدنه ضریح و
صهن و گنبد. توام
خدارو شکر که دله من . با عشقت مانوسه
خوش به حاله هر کسی که ضریت و می بوسه
رفیقه روز سختی و
بی کسی هام امام رضا
اونی که داره همیشه
تنها هوام امام رضا
هر جایی گیره. کار من
اسم تو بر لب. میارم
جز تو ای شاه خراسون
پناهی که من ندارم
ممنونه لطف و مرام و. خوبی تو هستم
همیشه اقا گرفتی. تو بی کسی دستم
بمیرم من برای تو
چی به سر تو اومده
ببین بالای سر تو
که پسر تو اومده
نفس تو بند اومده
مانند زهرا مادرت
بر اثر زهر جفا
کبود شده چه پیکرت
تو لحظه ی اخر اقا. می خونی از گودال
می خونی تو از حسین و. از غارته خلخال
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 16:11
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه