موج میزنه موج میزنه
داغ عطش روی لبا
ذکر تموم خیمه هاست
واعطشا به کربلا
از صدای گریه ی اهل حرم
دل سقا پره آه و درده
بعد عمری رسیده زمانی که
واسه اون لحظه شماری کرده
دلو میزنه به شط تا دست پر برگرده
نمیتونه ببینه که رقیه میباره
نمیتونه ببینه که سکینه غم داره
همه بهش امید دارن آخه علمداره ۲
بند دوم
موج میزنه موج میزنه
پیش چشش آب فرات
با غصه میگه السّلام
علی الشِفاهِ الذابلات
آرزوشه بتونه کاری کنه
تا بشه دوای زخمای حرم
حاضره وسط بذاره جونشو
تا دوباره تر شه لبهای حرم
توی مشکه همه ی امید سقای حرم
میاد یه لشکر از قفا و روبه رو باهم
هدف گرفته میشه آب و آبرو باهم
میگن تموم بچه ها عمو عمو باهم
بندسوم
موج میزنه موج میزنه
اشک خجالت تونگاش
میسوزه قلب حرم از
ناله ی ادرکنی اخاش
یه نگاش خیره به مشک پاره و
یه نگاش خیره به سمت حرمه
زبر سنگینی داغ ماتمش
قامت حسین فاطمه خمه
دیگه بی پناه شده اون که پناه عالمه
میگه الهی داداشم از رو زمین پاشه
آخه تا سایه ش رو سر اهل حرم باشه
نمیذاره پای کسی به خیمه ها واشه
- یکشنبه
- 23
- مهر
- 1402
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی سراوانی گرگانی
ارسال دیدگاه