• یکشنبه 16 اردیبهشت 03

 بهمن عظیمی

واحد شهادت حضرت رقیه(س) -(توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم )

37

توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم 
دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم
از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد!
طعم بابا داشتنو اونطور که باید نچشیدم
بابا جونم
سرت رُو که رو نیزه ها دیدم
لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم
شبِ بیابون خیلی سرده
بابا جونم
منو زدن اونجا به قصدِ کُشت
با تازیانه و لگد ، با مُشت
چیزی که واسم مونده درده
مث زهرا شکست پهلوم / اباالمظلوم اباالمظلوم




فکرشم حتی نمی‌کردم بابا از تو جداشم 
بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم
خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد
لحظه های آخر و می‌خوام توو آغوش تو باشم
دیگه بابا
رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت
به زنده موندنم امیدی نیست
دارم می‌میرم توو خرابه
دلم سیر از
این زندگیِ سخت و بی رحمه
اگه لبم شبیه تو زخمه
تأثیر مجلسِ شرابه!
شدم از داشتنت محروم / اباالمظلوم اباالمظلوم

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 588.86 KB
تعداد بازپخش 0
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 27 مهر 1402 13:48

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران