نمِ بارونِ روو خاک از - چشمِ ترمه
بی قراره دلم تنگِ - تو و مادرمه
بیا که چشم به راهتم - دمه آخرمه
حالمو میبینی / داره زینبت میمیره
پیرهنت توو آغوشمه / جونم و میگیره
جلو چشامه که چجوری - یه لشکر - دوره کردنت
تو تشنه بودی بمیرم - برا اون - زخمای تنت
(غریب مادر، حسین جان ۲ جانم حسین) ۳
میکُشه منو بغضی که - توو گلوی منه
انگاری همه اون روزا - روبروی منه
سرتو روی نیزه یا - پهلوی منه
میدیدم که سنگا / بوسه میزدن به زخمات
هرکی بود تو گودال / از تنت میبرد یه سوغات
شبیه دستای بابام موند - رو دستام - ردّای طناب
ما رو بردن از توو بازار - نامردا - مجلس شراب
(غریب مادر، حسین جان ۲ جانم حسین) ۳
- پنج شنبه
- 4
- آبان
- 1402
- ساعت
- 13:21
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
داود قاضی
ارسال دیدگاه