باز اومد فاطمیه
بارون غم تو، توو چشم ترمه
آشوبه توو دل من
که چرا مادرم بی صحن و حرمه
خیلی حیفه مدینه / خالی از سینه زنه
شبهای فاطمیه / این نوحه ی حسنه
وای مادر - وای مادرم ۴
نامردی پشت دره
داره با پا لگد بر این در می زنه
آروم آروم می سوزه
یه کبوتری که داره پر می زنه
خیلی سخته که یه مرد / پیش چشمای ترش
می بینه همسرشو / می سوزه با پسرش
وای مادر - وای مادرم ۴
پیچیده توو کوچه ها
بوی چادر سوخته ی مادرمون
دیدم من روی زمین
توو حیاطِ خونه چند تا قطره ی خون
رو زمین دست می گیره / به پهلو مادرمون
چی دید حیدر که عبا / انداخت رو مادرمون
وای مادر - وای مادرم ۴
این مرد که می برنش
درِ قلعه رو از جاش درمیاره
این زن که می زننش
برگ گل روی صورتش جا میذاره
رو خاک دیدن مادرو / اصلا رحمی ندارن
دارن با پای گِلی / پا رو چادر میذارن
وای مادر - وای مادرم ۴
- پنج شنبه
- 4
- آبان
- 1402
- ساعت
- 14:40
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه