تن من شعله ور از زهر جفا شد به خدا
دلم از خاطره ى شام بلا و كربلا
گه كنم ناله از اين كه جسم مسموم
گه به ياد غربت و داغ حسين مظلوم
گه ز غمهاى مدينه دل پر از خونابم
گه به ياد كاروان اسرا بى تابم
ظاهر اين است مرا كشته همين زهر هشام
ليكن اى اهل جنان كشته مرا غصه ى شام
گه به ياد زينب و اسير درد و ناله ام
گه به ياد تن خونين گلى سه ساله ام
گر چه خود بى كس و مظلوم و غريبم ليكن
بى قرارم از عزاى يك شهيد بى كفن
قاتلم كوفه و شام و كربلا، مدينه است
اين همه ز امتداد ردّ خون سينه است
شاعر:محمد نعیمی
- پنج شنبه
- 28
- دی
- 1391
- ساعت
- 5:45
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه