بازم زير بارون / يه شام غريبون
بازم زينبى كه - پريشون شده
با درد يتيمى - دلش خون شده
حسن زار و خسته / يه فرق شكسته
ميگه اى حسين جان - ببين و بسوز
داره خون تازه - مى ريزه هنوز
اى داد بيداد
بازم داداش دلم به ياد مادر افتاد
اون وقتى كه غريبونه پشت در افتاد
اى داد بيداد
رنج و عذاب شد
نقش زمين زندگى ابوتراب شد
عباى حيدر برا فاطمه حجاب شد
رنج و عذاب شد
ای وای من ای وای من ۳
يه شام غريبون / توو يک دشت پر خون
مياد خواهر من - قيامت كنه
تن بى سرت رو - زيارت كنه
بريده گلويى / رو خاک پشت و رويى
يه پيرهن براتو - نذاشتن حسين
رو سينه ى تو پا - گذاشتن حسين
او مى كشيد و ...
اون خنجر كُند حنجر و نمى بريد و ...
زينب چه آهى از تو سينه مى كشيد و ...
او مى كشيد و ...
او مى بريد و ...
ناله ى زهرا مادرش رو مى شنيد و ...
اى واى من زينب به مقتل دير رسيد و ...
او مى بريد و ...
ای وای من ای وای من ۳
- چهارشنبه
- 24
- آبان
- 1402
- ساعت
- 19:18
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه