"سربند"
تو لیله القدر پنهانی / جان حیدر، جان جانانی
فرموده پیغمبر در شأنت / "من آذاها فقد آذانی"
ای آسمانِ خورده بر زمین
ریشه چادرت حبل المتین
"مَخصوصَ بِاَمیرالمومنین"
سَیِّدهَ نِساء العالمین ۳
جان میدهم از داغت بانو / از مرتضی هم میگیری رو
گل می کاری در بین بستر / میشوی تا پهلو به پهلو
آتش گرفته قلب بوتراب
پای بسترت غرق اضطراب
تو بانوی آبی شده ای آب
سَیِّدهَ نِساء العالمین ۳
بهارت جز خزان ندارد / بال و پرت توان ندارد
روح دو پهلوی پیغمبر / رمق دیگر به جان ندارد
ای قبله گاه باشکوه من
آرامش بخش جان و روح من
ای یاس و طوبای مجروح من
سَیِّدهَ نِساء العالمین ۳
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 1:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه