دل بی سامونم، داره میره مدینه
میره روی قبر، امام حسن میشینه
عمریه خاکی مونده حرمش / الهی که بمیرم من
یه حسی بم میگه ضریحشو / یه روز بغل میگیرم من ۲
آرزوم - اینه که - بیام توو صحن و سرای حسن
دوست دارم - این دمو - بگم توو ایوون طلای حسن
"یا کریم یا حسن یا غریب یا حسن" ۲
بازم چشمام خیسه، حال دلم عجیبه
برا آقایی که، توو خونشم غریبه
اوج غم غریبی یعنی این / که قاتلت زنت باشه
اونم شبیه دشمنای تو / تشنه ی رفتنت باشه ۲
از همون - کودکی - غریبه و غصه داره حسن
وای از اون - غربتِ - قدیمی و ریشه دارِ حسن
"یا غریب یا حسن، یا کریم یا حسن" ۲
یه داغی چل ساله، روی دلش نشسته
همین داغ کهنه، غرورشو شکسته
حسن شهید کوچه ایه که / رو خاکا مادرش افتاد
تا گوشواره اش رو دید روی زمین / خدا میدونه که جون داد ۲
آتیش و - میخ در - یکی دو تا نیس آخه غصه هاش
سیلیِ - بی هوا - مثه یه کابوسه هر شب براش
"یا کریم یا حسن یا غریب یا حسن" ۲
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 1:46
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
یوسف زندیه
ارسال دیدگاه