توو کربلا رسیده نوبت - سپاه اولیا مخدره
چه هیبتی عجب صلابتی - توو رزم بچه های جعفره
یکی میره به سمت میمنه - یکی میره به سمت میسره
خون حیدره توو ، رگهاشون
دعای زینب ، همراشون
میلرزه پشت ، دشمن با ، رجزاشون
(اومدیم تا که به پای شاه مظلومان بمیریم
اومدیم تا انتقام سیلی مادر بگیریم) ۲
سپاه کوفه در تحیر از - دلاوری این دو صف شکن
شبیه تیغ تیز ذوالفقار - علم به قلب کفر میزنن
به نام نامی ابوتراب - به نام نامی اباالحسن
ولوله توو لشکر ، افتاده
از این دو سرو ، آزاده
میاد صدای ، فریادِ ، دو شهزاده
(اهل کوفه ما دو تا از نسل مولای غدیریم
اومدیم تا انتقام سیلی مادر بگیریم) ۲
جناب اولیا مخدره - قسم به خون بچه های تو
سَرَم فدای شاه کربلا - سرم فدای خاک پای تو
ایشالا توی راه کربلا - میمیره نوکرت برای تو
جان حسینه و تو - جانانی
تو مرز کفر و - ایمانی
رجز میخونیم ، با خونِ ، سلیمانی
(ما همه رزمنده های جان به کف در این مسیریم
می رویم تا انتقام سیلی مادر بگیریم) ۲
- جمعه
- 10
- آذر
- 1402
- ساعت
- 13:55
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
عباس قانعی
ارسال دیدگاه