بعثت محمد مصطفی(ص)
مدح نبی گفتن برای من محال است
زیرا زبانم در مقام وحی لال است
غار حرا دریا نور لایزال است
هرچیز غیر از وحی اینجا قیل و قال است
جبریل در پیش نبی بشکسته بال است
جز عشق رب العالمین هر عشق نهی است
اقرء بسم ربک تنزیل وحی است
آزاده گان هر دو عالم مست احمد
کل تمام انبیا پابست احمد
حیدر شده زامر خدا پیوست احمد
دستخدا پیوستهباشد دست احمد
ز امر خدا مبعوث شد تا بر رسالت
ذرات عالم از وجودش در هدایت
غار حرا شد جلوه گاه نور توحید
تابیده بر روی نبی انوار امید
درسجده بود احمد که این انوار را دید
صوت ملائک را محمد تا که بشنید
افتاد بر خاک و جهان تابنده کرده
کل عوالم را ز خود شرمنده کرده
جبریل گفتا اقرء اقرء یا محمد
این وحی از سویخدای حی سرمد
پیغام داده نیک پیغامی که احمد
صلوا علیه بر مقامت باد بیحد
امروز بر عالم تو ختم المرسلینی
در بارگاه قرب حق مسند نشینی
لولاک در شان تو گفته حی دادار
در لشکرت حمزه بود میر و علمدار
پروانه ی شمع وجودت گشته طیار
یوسف به عشق دیدنت رو سوی بازار
آیینه ی نوری و نورت منجلی شد
هستی پیمبر جانشین تو علی شد
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- چهارشنبه
- 18
- بهمن
- 1402
- ساعت
- 19:7
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه