◾بیست و پنجم شوال
◾روز شهادت قرآن ناطق
◾روضهی امام صادق(ع)
دست امامم بین کوچه خصم بسته
با ضربسیلی حرمتش از کین شکسته
بر روی خاک ابن ربیع او را کشانده
ازبغض وکینه حرف بد بر لب نشانده
چونمادرش سیلی ز دستخصمخورده
در بین کوچه در مدینه جان سپردم
من روضه را میخوانم اما از زبانش
از نالهها و از فغان و گریههایش
گریه برای غربت اسلام و دین بود
میدید از کین پاره چون حبل المتین بود
گفتا نزن معلون...ولی او بیهوا زد
زخم و زبان و سیلی کین از جفا زد
گفتا مزن من زادهی بدر و حنینم
من داغدار و وارث خون حسینم
من پیرمرد این قبیله مو سپیدم
از این زمانه رنج بیحدی کشیدم
با آتش کین خانه را زیر و زبر کرد
گویا دوباره زنده آن دیوار و در کرد
اینکوچهگردی ارثزهرا مادرم بود
این دستهای بسته ارث حیدرم بود
#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza
- یکشنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1403
- ساعت
- 14:23
- نوشته شده توسط
- م مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه