• دوشنبه 3 دی 03

 محمدرضا سروری

شیر میدان دار -(شیر میدان دار بود عباس من)

205

شیر میدان دار

 

شیر میدان دار بود    تا دم آخر حسین را یار بود

صاحب تیغ و لوا    در سپاهِ نینوا سردار بود

آبرو دار علی    شیر سرخی در صف پیکار بود

تک سوار معرکه    پنجة او  پنجة دادار بود

وارثِ تیغ دو دَم    ذوالفقار حیدر کرّار بود

بهترین فرمانده ها    بین لشکر نقطة پرگار بود

خیبری از نو به پا    صف شکن در عرصة پیکار بود

شیر میدان دار بود عباس من

بر حسینت یار بود  عباس من

یاوری سردار بود  عباس من

مرد این پیکار بود عباس من

******

زور و بازوی علی    یک تنه صد مرد جنگ افزار بود

برق شمشیرش فقط   وعده گاهی بر تن اغیار بود

ضربت یک ضربه اش   بی بدیل سقای بی تکرار بود

غیرتی یار حسین    عاشق پُست علَم بردار بود

لشکری درهم شکست    پهلوانی بود و مردمدار بود

یار بی یار حسین    بر برادر میر پرچمدار بود

ماهِ هم پیمان شاه    نور امّیدی به شامِ تار بود

شیر میدان دار بود عباس من

******

پاسِبان خیمه ها    دور تا دور حرم بیدار بود

بر دلِ زینب امین    بر صفای سینه ها غمخوار بود

خواهرانش را معین    در دلِ دلواپسی همیار بود

با برادر زاده ها    مهربان عمّویِ این دربار بود

با رقیّه مهربان    از علی اصغر خجالت بار بود

بر سکینه وعده داد    تا دمِ آخر در این افکار بود

با صغیران همنشین    از صفا و سادگی سرشار بود

شیر میدان دار بود عباس من

******

این یلِ بالا بلند    دلربا در قامتِ  سالار بود

یک دل و یک آینه    مطمئن با طاقتی بسیار بود

تشنه کامی باوفا    در سکوت علقمه اسرار بود

خشکِ لب بود و ولی    بر برادر تشنة دیدار بود

دست داد اما به خون    دشمنِ این دشمن مکّار بود

با ستم بیعت نکرد    در عمل همپایِ در گفتار بود

رو سفیدم پیش تو    جانِ زهرا این کمینه کار بود

شیر میدان دار بود عباس من

******

 

  • یکشنبه
  • 24
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 22:2
  • نوشته شده توسط
  • نخل بی سر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران