محاله حتی یه لحظه از پا بشینم
منم شبیه تو کربلا آفرینم
قسم به خونت که دشمن از پا میفته
به خطبههای مُبینم
تموم خستگیام
داداش فدا سر تو
خودم دیدم تشنه کشتنت
بمیره خواهر تو
کفن شده تن تو
با زخم و نیزه و خون
خودت برای غم خودت
بیا و روضه بخون
پارهی تن نبی تشنه،
زخمی
تنها
مقابل نگاه احمد،
حیدر
زهرا
حسین جان مادر
وای وای وای
نفسهای حیدر
وای وای وای
****
وداع آخر همیشه یادم نمیره
دعا بخون تا دل من آروم بگیره
چطوری پیدا کنم تنت رو عزیزم؟
تو صحرا بارون تیره
تنت بدون سره
ولی به فکر منی
با این رگای بریده هم
منو صدا میزنی
پاشو برادر من
که قد خمیده شدم
شهید بی سر کنار تو
منم شهیده شدم
تو کربلا پیچیده ذکرِ
مهلاً
مهلا
سپردمت به دل صحرا
یابن
الزهرا
امان از جدایی
وای وای وای
حسینم کجایی
وای وای وای
#حاج_ابوالفضل_جدیان
#فائزه_امجدیان
@javazenokari
منبع جواز نوکری
- یکشنبه
- 8
- مهر
- 1403
- ساعت
- 20:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
ابوالفضل جدیان
ارسال دیدگاه