حالِ و احوال جهان زار و اَسفناک نبود
اینچنین غم به دلِ عالم افلاک نبود
کینه؛ شمشیر شد و خورد به ایوانِ بقیع
هیچ شرمندگی از آیهٔ "لولاک" نبود
گنبد آوار شد و ریخت به هم گلدسته
این خرابی که در اندازهٔ إدراک نبود
مادرش هرزه و نام پدرش نامعلوم
ذاتِ آنکس که چنین کرد جفا؛ پاک نبود
شیعه گریان؛ به امامانِ خودش داد سلام
تا به این حد دلش آزرده و غمناک نبود
ناسزا گفت به زوّار و خدایا ایکاش...
دشمنِ آل علی(ع) این همه هتاک نبود
پشت دیوار؛ به زیرِ قدم زائر، کاش-
جایِ سنگِ مرمر؛ یکسره خاشاک نبود
حرمی داشت برای خودش اینجا، روزی...
اینچنین خلوت و بی نوحه و پژواک نبود
دور تا دورِ مزارش به خدا داشت ضریح
این همه دور و برِ قبرِ حسن(ع)؛ خاک نبود!
- چهارشنبه
- 9
- آبان
- 1403
- ساعت
- 12:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه