در مکتب عشق شاهباز است حسین
مرات دل اهل نیاز است حسین
ســـــــــرداد نــــداد تن به ذلت اری
جــــاوید کنند نماز است حسین
حسین بن علی راظهر عاشورا
به مقتل ذکر جانپرور نماز است
بـــه زیرتیر باران بست قامت
کـه از جان نیز بالاتر نماز است
یارب دلم از غم حسین محزون کن
در سیـــــنه ی ما محبتش افزون کن
جز مهر حسین هر انچه باشد بدلم
خون ساز و ز راه دیده ام بیرون کن
من تشنه لبم آب حیاتم بدهید
راهی بــــــــــه سفینة النجاتم بدهید
من تذکرۀ کرببلا می خواهم
ای آل محمد (ص) این براتم بدهید
در خلقت ما سوی سهیم است حسین
در نزد خدا ذبح عظیم است حسین
ای غــــــــرقِ گنه بگیر دامانش را
زیـــــرا چو خدای خود کریم است
هر کس که حسینی است حقیرش مشمار
در رتبـــــــــه کبیر است صغیرش شمار
عنوان گــــــــــــــدائی درش آقائی است
آقاست گدای او فقیـــــــــــــــرش مشمار
ای دُرّ خــــــــوشاب یا ابا عبدالله
ای گــوهر ناب یا ابا عبدالله
از نوکر در ماندۀ خود دست بگیر
در روز حساب یا ابا عبدالله
حـــلال جمیع مشکلات است حسین
شـــویندۀ لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا
جائی که سفینة النجاة است حسین
لبم لبریز از جام حسین است
عــروج اوج من بام حسین است
اگــــــر جراح قلبم را شکافد
به روح لوح دل نام حسین است
سرم سودایی جام حسین است
همیشه بر لبم نام حسین است
دلم گر چون کبوتر پر بگیرد
اقـــامتگاه او بام حسین است
از داغ حسین اشـــــــــک روانی داریم
و ز ماتم او سوز نمهنی داریم
ما گر چه بد هستیم و لیک چون حسین
مـولای کریم و مهربانی داریم
آئینۀ حق نما حسین است حسین
جان و تن مصطفی حسین است حسین
مصبـــاح هدایت بشر تا محشر
بـــــــــــــــی شبهه حسین است حسین
از خرمن خوشه نچیدن سخت است
بر کرب و بلایت نرسیدن سخت است
یک عمر حسین گفتن و از درگه تو
یکـــــــبار جوابی نشنیدن سخت است
با حسرت از این جهان بریدن سخت است
هـــــــــــی داغ به روی دیدن سخت است
می گفت شـــــــــــهیدی دم آخر که حسین
جان دادن و کربلا نـــــــدیدن سخت است
خیمــه ماه محرم، زده شد در دل ما
بـــــــاز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودائی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گلِ ما
- دوشنبه
- 7
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 7:29
- نوشته شده توسط
- یحیی
احمد قزلباش