در دریای ثارالله گردیده فدا مسلم
جان داده غریبانه در راه خدا مسلم
آه با دست بسته قلب شکسته گفتا حسین جان
از کوفه به گوش آید با ناله و با افغان
گردیده شهید از کین مسلم به ره قرآن
آه غریب و تنها از جور اعدا آن جان جانان
بام و بر کوفه شد چون کوی منای او
با زادة زهرا گفت جانم به فدای تو
آه نایب مولا در دست اعدا با چشم گریان
با باد صبا گفتا کی باد صبا بگذر
بر گو به حسین من در کوفه میا دیگر
آه از جور عدوان بهر جوانان هستم پریشان
از مردم بی ایمان صد شکوه مرا برلب
سر بسته کنم عنوان بی یار و شود زینب
آه جان شد فدایت گریم برایت با قلب سوزان
شاعر:مصطفی جعفری
- پنج شنبه
- 10
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:24
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه