خسته گان عشق را ایام درمان خواهد آمد
غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم
که شفا بخش دل امیدواران خواهد آمد
بلبل شوریده دل را از خزان برگو ننالد
باغ و صحرا سبزو این دنیا گلستان خواهد آمد
بوی پیراهن رسید و زین بشارت گشت معلوم
یوسف گمگشته سوی پیر کنعان خواهد آمد
دردمندان مستمندان بی پناهان را بگوئید
مصلح عالم پناه بی پناهان خواهد آمد
سخت آمد طول غیبت بر تو می دانم مخور غم
موقع افشای این اسرار پنهان خواهد آمد
تلخی هجران شود شیرین بروز وصل جانان
صبح صادق از پی شام غریبان خواهد آمد
کاخ های ظلم ویران می شود بر فرق ظالم
مهدی موعود غمخوار صعیفان خواهد آمد
نیست شک از عمر این دنیا اگر یک روز ماند
ذات قائم حجت خلاق خواهد آمد
صبر کن یا فاطمه ای بانوی پهلو شکسته
مهدیت با شیشه ی دارو و درمان خواهد آمد
آن قدر آخر منال از ضربت بازو و پهلو
مونس تو پادشاه دلنوازان خواهد آمد
محسنا از ضربت مسمار گر مقتول گشتی
عن قریبا داد خواه بی گناهان خواهد آمد
اصغرا از ضربت زخم گلو دل را مسوزان
عاقبت مرحم گذار زخم پیکان خواهد آمد
گفت با زینب رقیه یک شبی در شام ویران
عمه بابم کی به سروقت یتیمان خواهد آمد
کودکان شام هر یک با پدرها سوی منزل
باب من کی بهر دلداری طفلان خواهد آمد
شاعر:هاشمی خراسانی
- شنبه
- 12
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 7:6
- نوشته شده توسط
- یحیی
کاوس انجامی