رباعیات و قطعه ها

مرتب سازی براساس

دانلود متن وسبک نوحه امام حسین (ع) -( شاهى و بنده نوازى، ماهى و محرم رازى 2 ) * محمد حسین مهدی پناه

2270
2

دانلود متن وسبک نوحه امام حسین (ع)   -( شاهى و بنده نوازى، ماهى و محرم رازى 2 ) شاهى و بنده نوازى، ماهى و محرم رازى 2
با مهر تربتت آقا، نمازمه چه نمازى
پرچم عشق تو آقا، تو آسمونا بلنده 2
جبرئيلم دخيلش رو، به ضريح تو مى بنده
نبض دل من مى زنه * به ساعت كرببلا
ميدونى رؤياى منه * زيارت كرببلا
آقام آقام آقام حسين 4

حرمه خواب و خيالِ، دلى كه غرق ملاله 2
بطلبم سالى چند بار، تو رو به حق سه ساله
با يه نگاه به ضريحت، شبيه ابرا مى بارم 2
با يه سلام رو به گنبد، ميشه آروم دل زارم
مى رسه آقا همه شب * به حرم تو صدامون
ثواب اين عرض ادب * برا پدر مادرامون
آقام آقام آقام حسين 4

آخرشم با دلى كه، شده كبوتر روضه 2
شهيد عشق تو ميشم، ميون سنگر روضه
آخرشم با تبى كه، تب زيارته آقا 2
خوب ميدونم

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

آماده شویم برای ورود به محرم -(رباعیات قبل از محرم) * مرتضی محمودپور

1360

آماده شویم برای ورود به محرم -(رباعیات قبل از محرم) رباعیات
قبل از محرم

مدیون حسینم همه‌ی عمر که دارم

بر سینه مدالی به دو عالم که نگارم

داده ز کرم بر من ناقابل و شادم

بر پای حسین بن علی سر بگذارم

رباعی

نزدیک محرم شده دل تاب ندارد

این دیده‌ی آشفته‌ی من خواب ندارد

ما را برسانید به این قافله‌ی عشق

بیچاره کسی هست که ارباب ندارد

رباعی

گشتم به غم عشق تو ای یار گرفتار

ما را چو وهب راه بده جان علمدار

از جرم و خطایم بگذر مظهر رحمت

من حُّر خطاکارم و تو شاه خریدار

  • پنج شنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 15:16
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

جانم بگیر ولی گریه را مگیر * محمد مهدی عبدالهی

3880
12

جانم بگیر ولی گریه را مگیر جانم بگیر ولی گریه را مگیر
دل را بگیر ولی ناله را مگیر
عشقم حسین، به عالم نمی دهم
هستم بگیر ولی روضه را مگیر
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • پنج شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه گودال -(روضه خوان) * مرتضی محمودپور

1597
1

روضه گودال  -(روضه خوان) ◾روضه خوان

ای روضه خوان تو بخوان روضه‌ی غریب

ای روضه خوان تو بخوان روضه‌ی حبیب

ای روضه خوان تو روضه گودال را بخوان

از راس پر زخون شه و عطر و بوی سیب

#مرتضی_محمودپور

@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 11:12
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اشعار مهدوی عاشورا -( تویی تو یوسف زهرا یگانه دلدارم ) * عابدین کاظمی

51

اشعار مهدوی عاشورا -( تویی تو یوسف زهرا یگانه دلدارم ) تویی تو یوسف زهرا یگانه دلدارم

به هر کجا که روم من فقط تو را دارم

جمال روی تو نادیده-ام، ولی سوگند

ز کودکی شده¬ام عاشق و گرفتارم

به باغ سبز ولایت نشان حُسنی تو

به پیش پای گلی چون تو کمتر از خارم

قسم به روی دل آرایت ای گل نرگس

گره کسی نگشاید به جز تو از کارم

دل شکسته ز هجران طبیب می¬خواهد

بیا و مرحم دل شو که سخت بیمارم

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی حضرت زینب (س) -( ای فدای غربت تو خواهرت ) * اسماعیل شبرنگ

28

اشعار عاشورایی حضرت زینب (س) -( ای فدای غربت تو خواهرت  ) ای فدای غربت تو خواهرت
قاتل من اشک چشمان ترت
این دو تا طفلان من جای خودش
همه داراییم ، قربان سرت
هدیه های زینبت را کن قبول
ای برادر جان زهرا مادرت
تا که چشمان ترِ آن ها شود
نذر چشمان علیّ اکبرت
می شوم خوشحال گر جاری شود
خونشان پای علیّ اصغرت
آینه در آینه عباس وار
جانشان قربان میر لشکرت
یا اجازه از تو می گیرم وَ یا...
می شوم در کنج خیمه پرپرت
دست خالی ردّ مگردانی مرا
رحم کن بر حال زار خواهرت
غربت تو قاتل من می شود
ظهر عاشورا .. زمان آخرت
خنجری در دست دارد نانجیب
می کشد آن را به روی حنجرت
بس که زیر دست و پا رفته تنت
نقش ردّ پا گرفته پیکرت
این دو که پای تو بنشستند، حسین
پیشمرگ غربتت هستند ، حسین

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) -( چه می شود به دل خسته ام توان بدهی ) * اسماعیل شبرنگ

37

اشعار امام زمان (عج) -( چه می شود به دل خسته ام توان بدهی ) چه می شود به دل خسته ام توان بدهی

جمال مادری أت را دمی نشان بدهی

بهار خانه ی زهرا بیا و در این باغ

نفس بزن که به گلهای خسته جان بدهی

شود که با نظری فطرسم کنی ، آقا

وَ بال پرزدنم تا به آسمان بدهی ؟؟

برای اینکه صدایت کنم تو را هرشب

عزیز فاطمه آیا شود توان بدهی ؟؟

گدارسیده دوباره ، تصدّقی فرما

گدا رسیده که لطفی کنی و نان بدهی

شده دعای دل خسته ام در این شب ها

به ما همان بده که بهتر است ، آن بدهی

وَ بهتر است برای مصیبت جدّت

کمی نفس تو به احوال روضه خوان بدهی

برای مرهم زخم شهید کرببلا

دوقطره اشک به چشمان خشکمان بدهی

برات کرببلای مرا چقدر عالی ست

اگر بیایی و در صحن جمکران بدهی

بیا ک

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:01
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) -( بانگاهی مبتلا کردی مرا ) * اسماعیل شبرنگ

31

اشعار  امام زمان (عج) -( بانگاهی مبتلا کردی مرا ) بانگاهی مبتلا کردی مرا
از همان اول جدا کردی مرا
یوسف زهرا همان روز ازل
بهر جان دادن سوا کردی مرا
تا بمانم من همیشه پای تو
لطف کردی و صدا کردی مرا
کوهی از حاجات بودم من ، ولی
بادعای خود رواکردی مرا
بعد عمری غرق آرامش شدم
تا که با خود آشنا کردی مرا
آمدی و با نگاهی مهربان
از غم و غصه رها کردی مرا
تا که خواندم من دعا بهر فرج
تو هم آقاجان دعا کردی مرا
مطمئنّم با دعای خیر خود
عاشق آل عبا کردی مرا
در میان روضه با ذکر حسین
همدم اشک عزا کردی مرا
بادعای فاطمه بوده اگر..
در میان روضه جا کردی مرا
روضه از لب های تشنه خواندی و ..
روضه خوان سرجدا کردی مرا
می شود روزی ببینم، با خودت
راهی کرببلا کردی مرا
گشته

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:04
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) -( برلبان من دعای تو فقط ) * اسماعیل شبرنگ

52

اشعار امام زمان (عج) -( برلبان من دعای تو فقط  ) برلبان من دعای تو فقط
در دلم باشد هوای تو فقط
آرزو دارم شبی با گوش جان
بشنوم آقا صدای تو فقط
می شود آقا برای من شوی..
یا که باشم من برای تو فقط
عشق هم در پای تو زانو زده
عشق گشته مبتلای تو فقط
کاش مثل آن شهیدان خدا
جان من گردد فدای تو فقط
می رسد تا قله ی هفت آسمان
هر کسی شد خاک پای تو فقط
خوشبحال آنکه در وقت دعا
شد نصیبش ربّنای تو فقط
بی قرارم،بی قرار لحظه ی ..
گریه کردن با نوای تو فقط
ماه ماتم آمده،یابن الحسن
اشک دارد روضه های تو فقط
عالَمی را کرده غرق اشک و آه
غربت شال عزای تو فقط
ذکر آمین دعا ، یابن الحسن
کربلایی کن مرا ، یابن الحسن

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:06
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) -( هرشب برای آمدنت آه می کشم ) * اسماعیل شبرنگ

31

اشعار امام زمان (عج) -( هرشب برای آمدنت آه می کشم ) هرشب برای آمدنت آه می کشم
از غصه های آمدنت آه می کشم
وقتی که خسته می شوم و بی قرار از ..
این جمعه های آمدنت آه می کشم
هر جمعه از فراق شما گریه می کنم
وقتی به پای آمدنت آه می کشم
وقتی که باز در دل من خانه می کند ..
چون و چرای آمدنت آه می کشم
لحظه به لحظه از غم تو آب می شوم
من در هوای آمدنت آه می کشم
آقا ببین که با دم یا صاحب الزمان
بین دعای آمدنت آه می کشم
ای روضه خوان کرببلا، دیر کرده ای
از ماجرای آمدنت آه می کشم
آقا بیا و بر سر چشمم قدم بزن
در بین کربلای حسینی علم بزن

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:08
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان(ع) -( من در به در شدم که بگیر نشان تو ) * اسماعیل شبرنگ

21

اشعار امام زمان(ع) -( من در به در شدم که بگیر نشان تو ) من در به در شدم که بگیر نشان تو
اما نیافتم که نشانی به جان تو
آقا برای دیدنتان لایقم نما
آیا شود که من برسم ، آستان تو
از من به غیر معصیت آقا ندیده ای
شرمنده ام زِ مرحمت بی کران تو
عمری ست رزق و روزی من را توداده ای
عمری ست بوده بر سر من سایبان تو
حرف دلم به ندبه ی هر صبح جمعه ها..
این جمعه هم نیامده صوت اذان تو
باز هم غروب روز سه شنبه رسیده و ..
آقا دوباره مقصدمان جمکران تو
این هفته هم به نیت ایوان کربلا
آمد به سوی خیمه ی تو کاروان تو
آقا تورا به چادر خاکیّ فاطمه
خواهم که با تو من بروم سوی علقمه

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

سینه زن کرببلا -( عمری دم از مصیبت دیرینه می زنی ) *

28

سینه زن کرببلا -( عمری دم از مصیبت دیرینه می زنی ) عمری دم از مصیبت دیرینه می زنی
آتش زِ آه خویش به آیینه می زنی
هر روز بهر کرببلا گریه می کنی
هر شب به یاد کرببلا سینه می زنی

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:12
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) بیا -( در مدینه باغبان یاس می گوید بیا ) * اسماعیل شبرنگ

19

اشعار امام زمان (عج) بیا -( در مدینه باغبان یاس می گوید بیا ) در مدینه باغبان یاس می گوید بیا

هر دل بشکسته و حسّاس می گوید بیا

پیش زهرا مادر پهلوشکسته،غرق خون

در کنار علقمه عباس می گوید بیا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) بیا... -( در مدینه باغبان یاس می گوید بیا ) * اسماعیل شبرنگ

13

اشعار امام زمان (عج) بیا... -( در مدینه باغبان یاس می گوید بیا ) در مدینه باغبان یاس می گوید بیا

هر دل بشکسته و حسّاس می گوید بیا

پیش زهرا مادر پهلوشکسته،غرق خون

در کنار علقمه عباس می گوید بیا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:17
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) -( دلم گشته کویر تفته آقا ) * اسماعیل شبرنگ

22

اشعار امام زمان (عج)  -( دلم گشته کویر تفته آقا ) دلم گشته کویر تفته آقا

دگر صبر دلم سررفته آقا

نشد که زائر روی تو باشم

غروب جمعه ی این هفته آقا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:18
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) -( دلم نشسته سر راه زائر زهرا ) * اسماعیل شبرنگ

18

اشعار امام زمان (عج) -( دلم نشسته سر راه زائر زهرا ) دلم نشسته سر راه زائر زهرا
وَ جمعه ای برسد او به خاطر زهرا
دوباره بر لب من این دعا ترنّم کرد
خداکند که بیاید مسافر زهرا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:24
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) آقا.. -( امید دل خسته ی مایی آقا ) * اسماعیل شبرنگ

22

اشعار امام زمان (عج) آقا.. -( امید دل خسته ی مایی آقا ) امید دل خسته ی مایی آقا

خوب است به ما نظر نمایی آقا

در حسرت جمعه های تو پیر شدم

ای کاش که این جمعه بیایی آقا

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار امام زمان (عج) علمدار -( ای عشق تو پناه دل خسته ی همه ) * اسماعیل شبرنگ

25

اشعار امام زمان (عج) علمدار -( ای عشق تو پناه دل خسته ی همه ) ای عشق تو پناه دل خسته ی همه

شمشیر انتقام علمدار علقمه

این ندبه هم بدون شما برگزار شد

این جمعه هم نیامدی ای عشق فاطمه

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:28
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی همیشه.. -( من نوکرت می مانم آقا تا همیشه ) * اسماعیل شبرنگ

27

اشعار عاشورایی همیشه.. -( من نوکرت می مانم آقا تا همیشه ) من نوکرت می مانم آقا تا همیشه
از ماتم تو چشم من دریا همیشه
پای ضریح و مرقد شش گوشه ی تو
بستم دخیل خویش را آقا همیشه
اسم تو را تا می برم مجنون ترینم
ذکر تو در دل می کند غوغا همیشه
با تو دل مجنون ما کرببلایی ست
یعنی که آقا تو بمان با ما همیشه
دست من و دامان تو سالار زینب
داری هوایم را شما.. هرجا .. همیشه
هستی تو مرهم دار درد بی دوایم
دادی دوای دردهایم را همیشه
لایق نما تا نوکر خوب تو باشم
از این محرم تا محرّم ها همیشه
دلداده ام دلداده ی ارباب بی سر
دلبسته ام دلبسته ی سقّا همیشه
شال عزای تو به روی شانه ی من
بزم عزایت تا همیشه خانه ی من

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی گریه می کنم.. -( هرشب برای غربت تو گریه می کنم ) * اسماعیل شبرنگ

14

اشعار عاشورایی گریه می کنم.. -( هرشب برای غربت تو گریه می کنم ) هرشب برای غربت تو گریه می کنم

باعطر سیب تربت تو گریه می کنم

آقا به سوی کرببلا بال می زنم

وقتی که بر مصیبت تو گریه می کنم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی دوستت دارم حسین جان.. -( ذکر تو دل را هوایی می کند ) * اسماعیل شبرنگ

52

اشعار عاشورایی دوستت دارم حسین جان.. -( ذکر تو دل را هوایی می کند ) ذکر تو دل را هوایی می کند

زائر کرببلایی می کند

عاشقانه دوستت دارم حسین

« تا خدا هست و خدایی می کند »

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:43
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی حسینه آباد.. -( در قلب منی نمی روی از یادم ) * اسماعیل شبرنگ

29

اشعار عاشورایی حسینه آباد.. -( در قلب منی نمی روی از یادم ) در قلب منی نمی روی از یادم
از روز ازل به عشق تو دل دادم
این گفته ام و بار دگر می گویم
من حسینی أم ، اهل حسین آبادم

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی اکیدا ممنوع.. -( دل از تو و کربلا بریدن ممنوع ) * اسماعیل شبرنگ

35

اشعار عاشورایی اکیدا ممنوع.. -( دل از تو و کربلا بریدن ممنوع ) دل از تو و کربلا بریدن ممنوع
غیر از تو و کربلا شنیدن، ممنوع
در خانه ی دل به جز تو یا ثارالله
رفت و آمد هرکس ، اکیداً ممنوع

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی پنجره ای رو به کربلا -( باذکر حسین مستی آغاز کنید ) * اسماعیل شبرنگ

12

اشعار عاشورایی پنجره ای رو به کربلا -( باذکر حسین مستی آغاز کنید ) باذکر حسین مستی آغاز کنید
با گریه بر او عشق خودابراز کنید
از خانه ی دل تا که سلامی بدهید
یک پنجره رو به کربلا باز کنید

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی امام حسین(ع) -( به دل دارم هوای نینوا را ) * اسماعیل شبرنگ

18

اشعار عاشورایی امام حسین(ع) -( به دل دارم هوای نینوا را ) به دل دارم هوای نینوا را
هوای قبر شاه سر جدا را
میان روضه ها حس می کند دل
شمیم سیب سرخ کربلا را

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی امام سجاد(ع) -( خدا به روی سر تو ستاره می بارید ) * اسماعیل شبرنگ

15

اشعار عاشورایی امام سجاد(ع) -( خدا به روی سر تو ستاره می بارید  ) خدا به روی سر تو ستاره می بارید
دمی که باز به روی لبت دعا می دید
زِ سوز ناله ی العفو هر شبت آقا
دوباره از نفس پاکت آسمان لرزید
میان چشم تو نور خدایی ات پیداست
به یک نگاه تو نور خدا به من تابید
برای اینکه نمک گیر عشق تو باشم
خدا به آب و گلم تربت تو را پاشید
برای اینکه خدایی شود عبادت ما
صحیفه ای زِ حضورت خدا به ما بخشید
نثار جلوه ی نورت سلام سجاده
همیشه پای تو هستم امام سجاده
تجلّی همه ی جلوه های رحمانی
تمام درد دلم را خودت که می دانی
من از تو دور شدم ساحل نجات همه
احاطه کرده مرا این هوای طوفانی
بیا نفس بده دیگر نفس نمانده برام
دوباره در دل من خیمه زد پریشانی
تو با نگاه مسیحای خود خرابم کن
مرا

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی حضرت محمد(ص) گریه.. -( آسمان ها در عزایت گریه کرد ) * اسماعیل شبرنگ

20

اشعار عاشورایی حضرت محمد(ص) گریه.. -( آسمان ها در عزایت گریه کرد ) آسمان ها در عزایت گریه کرد
در عزای روضه هایت گریه کرد
عرش حق لرزید وقتی غرق غم
حضرت زهرا برایت گریه کرد
در کنار بستر تو جبرئیل
پابه پای چشم هایت گریه کرد
یک مدینه از غمت آتش گرفت
سوخت و باهر نوایت گریه کرد
از شکست قامت تو ، فاطمه
دل شکسته ... در هوایت گریه کرد
همنشین توست در باغ بهشت
هر که در صحن و سرایت گریه کرد
حکّ شده این ذکر روی هر لبی...
یانبی و یانبی و یانبی

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادتی امام حسن مجتبی(ع) -( با عشق تو هردلی صفا می گیرد ) * اسماعیل شبرنگ

17

اشعار شهادتی امام حسن مجتبی(ع) -( با عشق تو هردلی صفا می گیرد  ) با عشق تو هردلی صفا می گیرد
دل با تو فقط عطر خدا می گیرد
وقتی که دمی از تو جدا می افتم
دل باز بهانه ی تو را می گیرد
این ثانیه ها عطر اجابت دارد
با ذکر حسن حسن دعا می گیرد
گر با نظر لطف مرا دریابی
حتمأ مس دل رنگ طلا می گیرد
امشب نفسم همدم استغفار است
اینگونه صدای من بها می گیرد
یا ربِّ علی بحقِّ احسان حسن
کِی درد گناه من دوا می گیرد
تا آخر عمر ، نور چشم زهرا
دست کرمت دست مرا می گیرد
امشب زِ تو من حال دعا می خواهم
من از تو برات کربلا می خواهم
با زهر جفا چه بر سرت آوردند
آقا چه به روز پیکرت آوردند
آقای مدینه بودی امّا آخر
دیدی چه بلایی به سرت آوردند
آتش همه جای پیکرت را سوزاند
خون جگر از چشم ترت

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی امام حسن مجتبی(ع) -( بانی این سفره های سبز سبز ) * اسماعیل شبرنگ

37

اشعار عاشورایی امام حسن مجتبی(ع) -( بانی این سفره های سبز سبز ) بانی این سفره های سبز سبز
ابتدا و انتهای سبز سبز
یاحسن ، نقش عقیق سرخ سرخ
یا حسن ، ذکر دعای سبز سبز

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادت امام رضا (ع) -( از زهر جفا چشم ترت می سوزد ) * اسماعیل شبرنگ

23

اشعار شهادت امام رضا (ع) -( از زهر جفا چشم ترت می سوزد ) از زهر جفا چشم ترت می سوزد
دارد همه ی بال و پرت می سوزد
از شدت آتشی که از زهر به جاست
بر گونه سرشک بصرت می سوزد
زد شعله به جان تو و با سوختنت...
عالم همگی در نظرت می سوزد
همراه همین جسم نحیفت آقا ...
انگار تمام بسترت می سوزد
از ناله ی تو قلب همه درد گرفت
از آه تو حال مضطرت می سوزد
انقدر مزن ناله که بین حجره
بالای سر تو مادرت می سوزد
از غصه تو یاد عمه زینب کردی
وقتی که زِ پاتابه سرت می سوزد
آن دم که حسین رو به خواهر می گفت:
درکوفه و شام معجرت می سوزد
در گوشه ی حجره کربلا برپاشد
وقتی که تمام پیکرت می سوزد
باناله ی غم ذکر عطش می خواندی..
باذکر حسین حنجرت می سوزد
دست من و دامن تو ای روح دعا
از کنج

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد