اشعار مرتبط با کربلا

#السلام_علیک_یا_حسین_مظلوم
#شب_زیارتی_ارباب_بیکفن

شبِ جمعه ست دلم باز هوایت کرده
دلِ تنگم هوسِ کرب و بلایت کرده

تو که میدونی آقا، نوکرِ دلشکستَه ات
چقد امشب تو دلش گریه برایت کرده

میدونی در عطشِ دیدنِ شش گوشه دلم
میلِ عطرِ حرم و صحن و سرایت کرده

تو خیال اومده در باغِ جنان کنجِ ضریح
پای شش گوشه نشستَه‌ست صدایت کرده

بیت بیتِ غزلم نذرِ علی اکبرِ تو
او که جان در کفِ اخلاص فدایت کرده

پَر زده مرغِ دلم اومده در صحنِ حرم
بوسه بر پنجره ی قابِ طلایت کرده

چِقَد امشب دلِ من تو حرمت روضه میخواد
خواب دیدم به من ارباب عنایت کرده!

#کربلا_قبله_اهل_ولا
#دلتنگ_حرم_روضه
#هستی_محرابی
#بداهه

• سه شنبه
• 23
• فروردین
• 1401
• ساعت
• 15:55
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

?السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه الحسین?

گر درد تویی دوا نمی خواهم من
آبی طلبِ شفا نمی خواهم من
عمری ز غمِ هجرِ توام خانه به دوش
غیر از حرمِ تو جا نمی خواهم من!

#هستی_محرابی

• سه شنبه
• 23
• فروردین
• 1401
• ساعت
• 16:20
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

بند اول :
قبل از اینکه این تنم کفن بشه
قبل از اینکه بی جون این بدن بشه
نفسی مونده باشه برای من
دوست دارم خرج حسین گفتن بشه

الهی کم بشه شرمندگیمون
خدا راضی باشه از بندگیمون
با حسین بن علی محشور بشیم
توی زندگی پس از زندگیمون

خیلی گناهام بخشیده میشه
با اشک چشمام بخشیده میشه
با لطف آقام بخشیده میشه

الهی بالحسین ارحم ارحم
جدا من نشم از عشقم عشقم

بند دوم :
وقتی عزرائیل میاد بالا سرم
دوست دارم شلوغ باشه دور و برم
شلوغی نه هر شلوغی که فقط
شلوغی شب جمعه ی حرم

آرزوی کمی نیست این یه قلم
اینکه جون بدم برات کنج حرم
ببینم به روی دست زائرا
تو طواف ضریحِ این پیکرم

دار و ندارم همراه و یارم
اصلاً نمیخوام منت بزارم
اما به جز تو عشقی ندارم

منم مجنون تویی لیلا لیلا
ان العبد و انت المولا مولا

بند سوم :
ذکر هر ساعت و هر دقیقمه
اسمیه که حک روی عقیقمه
تو سرازیری قبر و آخرت
بهترین یاورم و رفیقمه

نمیلرزه پام روی پل صراط
تو صراطمی حیات من فدات
چه غم از عذاب و طوفان بلا
وقتی باشم توی کشتی نجات

سید جنت ای با محبت
ای اوج عزت در زیر سایت
غافل نمیشم از این روایت

که تو اشک چشم مومنینی*
تو خون خدایی بی قرینی

* بحارالانوار ج ۱ ص ۲۸۰

• جمعه
• 7
• مرداد
• 1401
• ساعت
• 12:01
• نوشته شده توسط
• علی صمدی

◾شب جمعه
◾شب زیارتی حضرت ارباب

شب جمعه است دلم گشته به این امر گواه
که بود وقت زیارت، حرم ثارالله
وقت دیدار شده روضه بخوان بسم الله
السلام علیک یا ابا عبدالله
مادری آمده با قد خمیده به حرم
تاسحر نوحه بخواند که کجایی پسرم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

• پنج شنبه
• 17
• خرداد
• 1403
• ساعت
• 15:24
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

به محل دفن نواده رسول خدا صلى الله عليه و آله در سرزمين كربلا، حائر يا حائر حسينى گويند.
«حائر» در لغت، اسم فاعل از حار- يحير است و به جايى گفته مى شود كه آب در آن جمع شود و بيرون نرود.
به عبارتى ديگر، به حوض يا مكانى گويند كه آب و مسيل آن از زمين هاى مجاور به سوى آن سرازير شود، اما آب در آن دور زند و فراگير نشود. اين نام و مخفف آن «حير» در متون تاريخى به كربلا
و حائر حسين، به مكان قبر و محدوده مزار امام حسين عليه السلام گفته شده است.
وجه تسميه آن چنين است كه وقتى متوكل دستور تخريب بارگاه و مزار امام حسين عليه السلام و شهيدان كربلا را صادر كرد به آن مكان آب جارى ساخت آب اطراف و دور تا دور قبر

• چهارشنبه
• 25
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بى لطف نيست اگر نظر ديگران را درباره احمدابن_فهدحلى بنگريم.
ميرزا حسين نورى (محدث نورى ) استاد شيخ عباس قمى درباره ابن فهد مى نويسد:
صاحب مقامات عالى در ميدان علم و عمل و دارنده خصال روحى و باطنى اى كه در كمتر انسانى يافت مى شود، جمال الدين احمد بن فهد حلى است .
منبع
گلشن ابرار صفحه ٢٥٠

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در كتب مختلف تاريخ كربلا به اسم عقر بر مي خوريم .
«عقر» در لغت به شكاف و فاصله ميان دو مكان گفته مى شود.
از آن جا كه اين مكان ميان بابل و كربلا
و نزديك به بابل بود، آن را عقر و عقر بابل مى خواندند. امام حسين عليه السلام هنگام ورود به اين منطقه، وقتى نام اين سرزمين را پرسيد، يكى از نام هايى كه گفته شد عقر بود و امام فرمود: «از عقر به خدا پناه مى برم».
در متون تاريخى از اين مكان به نام عقر نيز ياد شده است.
منبع
عتبات عاليات عراق صفحه ١٠٠

• چهارشنبه
• 25
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:44
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

نينوا شهرى تاريخى در مقابل موصل از سرزمين بابل است كه كربلاى قديم نيز جزو آن بوده است لذا قدمت آن به عصر تمدن بابل مى رسد.
اين شهر پايتخت دولت آشور و اين نام از اسامى آشورى است.
در دوره هاى بعد، اين منطقه به قريه اى تبديل شد كه در نزديكى كربلاى قديم قرار داشت
به اين سبب گاهى نام نينوا را كربلا و كربلا
را نينوا ناميده اند و ياقوت حموى نيز كربلا را جزيى از نينوا مى داند.
امام حسين عليه السلام وقتى نام آن را كربلا شنيد، از نام ديگرش پرسيد. گفتند: نينوا است. همان موقع دستور داد كاروان بار گشايند و رحل اقامت افكنند.
امروزه، تپه هايى باستانى در قريه نينوا از دوران تمدن بابلى خبر مى دهد كه به تپه هاى

• چهارشنبه
• 25
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:47
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

كربلا را به سبب سكونت طايفه اى به نام بنى غاضر، از قبيله بنى اسد، در نزديكى آن، غاضريه نيز مى نامند.
آن جا آبادى وسيع و پر رونقى بود كه در كنار فرات و در شمال كربلا قرار داشت و به آن متصل بود.
در حقيقت به همان مكانى اطلاق مى شد كه تقريباً اكنون حرم ابوالفضل عليه السلام است.
در متون تاريخى از شهادت امام حسين عليه السلام در راه غاضريه و آب بندى در كرانه فرات ياد شده است.
امام صادق عليه السلام در آداب زيارت امام حسين عليه السلام مى فرمايد: «هر گاه به سوى حائر آمدى از پل عبور كن و در فرات غسل نما و در غاضريه قدم بگذار».
منبع
عتبات عاليات عراق دكتر قائدان

• چهارشنبه
• 25
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:50
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

طف ، به ساحل و كناره هاى رود در سمت خشكى گويند
و «طف البصره» به معناى بيابان و سرزمين بصره است.
به عبارتى ديگر «طف» در لغت به سرزمين عرب مشرف بر بيابان عراق اطلاق مى شود.
در متون تاريخى از كربلا به سرزمين طف ياد شده است كه امام حسين عليه السلام در آن جا به شهادت رسيد.
از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرمود: «جبرئيل مرا خبر داده است كه فرزندم حسين پس از من در سرزمين طف كشته مى شود، جبرئيل اين خاك را برايم آورده و به من خبر داده كه محل قتل او در همين خاك خواهد بود».
منبع
عتبات عاليات عراق دكتر قائدان صفحه ٩٩

• چهارشنبه
• 25
• مهر
• 1397
• ساعت
• 17:54
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ابن فهد در محضر استادانش همگام با علوم ظاهرى و ابعاد علمى به پالايش روح و تهذيب نفس پرداخت و و شاگردان ارزشمندى تربيت داد و از معرفت الهى در مكتب حقايق و نزد اديب عشق اميرالمؤمنين در جوار حرم حضرت اباعبدالله بهره‌ها برد و راهبرى توانا شد. او در پرتو (مراقبت) و (محاسبت) فروغى تابناك يافت و زندگى اش نمونه يك موحد والاتبار شد. اوقاتش غرق در مشاهدات توحيدى و جذبيات الهى مى گذشت و به مقامى رسيد كه در وصف نگنجد. تا جايى كه عارف كامل علامه ميرزا على آقا قاضى طباطبايى - استاد عرفان علامه طباطبائى و بسيارى ديگر از بزرگان - درباره اش چنين فرموده است:
سه نفر در طول تاريخ عارفان به مقام (تمكن در توحيد) رس

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:54
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

زيبا نكته اى كه در خصوص تاليفات ايشان ذكر آن بجاست ، تلاش مداوم و پوياى اين دانشمند و عارف شيعى قرن نهم است كه تا دمادم مرگ به مجاهدت و تحقيق و تاليف پرداخته است. بخشى از كتابهايش نيمه تمام مانده و حتى برخى در ميانه مطلب رها شده است. گويا مرگ را با آخرين مركب قلم او قرابتى تمام بوده است.
بعلاوه در ميان انديشه هاى مكتوب او به دو عنصر نماز و دعا توجه خاصى شده است و چيزى در حدود
يك سوم تاليفات ايشان در اين باره است. اين ريشه دريافته‌ها و نهفته هاى روح پاك او دارد و نشان از دركى همراه با يافتن و مشاهده دارد.
منبع
گلشن ابرار صفحه ٢٤٧

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:56
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در سال 826 ق احمد ابن فهد حلى سفرى به مناطق جبل عامل كرده او در اين سفر 67 سال از عمرش گذشته و پس از تلاشها و زحمتها راهى اين سفر گشته بود. در آنجا به روستاى جزين رفته، و از فرزند شهيد اول اجازه روايت دريافت كرده ، اينكه او چرا و چگونه به اين سفر رفته، مشخص نيست ولى شايد زيارت قبور پيامبران و حضور در نخستين قبله گاه مسلمين - بيت المقدس - و نيز ديدارى از عالمان آن ديار بخشى از اهداف سفر عارف حلى بوده است.
منبع
گلشن ابرار صفحه ٢٤٨

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 13:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ابن فهد در سالهاى آخر عمر به كربلا هجرت كرد و در آن ديار خونرنگ مرجعى پرنفوذ و والامقام ياد شده است. بررسى استفتاءات مختلفى از او شده نشانگر والايى موقعيت و منزلت وى در آن زمان است. او از زيارت سيد الشهدا عليه السلام و فيوضات آن پاك بهره مند بوده ادب محضر را هرگز از دست نداد. عشق، ادب و معرفت او نسبت به مقام نورانى ولايت او را به خضوعى غير قابل توصيف واداشته بود. در اين باره گفته اند: ابن فهد هرگز زمين كربلا را به قضاى حاجتش آلوده نكرد تا حرمت حرم را حفظ كرده باشد و
حريم آن پاك و معطر بماند.
آن معرفت كيش در بيرون از كربلا براى اينكه اوقاتش در رابطه با مردم كمتر ضايع شود باغى داشت كه به باغ نقي

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:03
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

براى اينكه اوقاتش در رابطه با مردم كمتر ضايع شود باغى داشت كه به باغ نقيب علويان معروف بود و در آن، با توليد محصول پاكيزه اى كه خود كشت مى كرد زندگى مى گذرانيد. روزى در باغ
بود كه شخصى يهودى وارد شد و گفت: شما مى گوييد پيغمبرتان گفته عالمان امت من از انبياى بنى اسرائيل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آرى! يهودى گفت: نشانه اين ادعا چيست؟
موساى كليم عصا را اژدها مى كرد. در اين حال ابن فهد نيز بيلى كه در دست داشت به زمين انداخت و بى درنگ مارى مهيب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شكل بيل درآمد. يهودى گفت: شما از اين نظر در رتبه آنان هستيد (نه برتر از آنان)، ابن فهد گفت: براى موسى چنين خطاب آمد (لاتخف)

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:12
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

کلامی از آیت الله جوادی آملی درباره احمدابن فهد حلی و سید بحرالعلوم و سید ابن طاووس
ابن فهد در بين علماء بى نظير بود ، بحر العلوم بي نظير و سيد بن طاوس از آن علماى طراز اولند يعنى بعد از ائمه عليهم السلام وقتى علماء را بررسى مى‌كنند خيلى فاصله دارد تا نوبت به صاحب جواهر و شيخ مرتضى انصارى‌ها برسد آنچه كه در صف مقدم ديده مى‌شود سيد بحر العلوم است، ابن طاوس است، ابن فهد حلى است اينها كسانى هستند كه مدعى‌اند ما شب قدر را شناخته‌ايم اينها كسانى‌اند كه بزرگان فقهاى ما روى عظمت اينها صحّه گذاشته‌اند وقتى شيخ مرتضى انصارى اعلى اللّه مقامه الشريف درباره عظمت‌هاى اينگونه از علماء صحه مى‌گذارند آنگاه نو

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

‎نقل كرده اند كه يكى از علماء در خواب چنان ديد كه مجلسى با شكوه بر پاشده و همه عالمان شيعه در آن جمع اند ولى ابن فهد حلى حضور ندارد.
‎در عالم خواب مى پرسد پس ابن فهد كجاست؟ مى گويند او در مجلس انبيا مقام گزيده است! آن عالم بزرگ مدتى بعد پس از ديدار با ابن فهد خوابش را براى وى تعريف مى كند. آنگاه مى پرسد: شما چه كرده ايد كه خلوت نشين محفل انس با انبياء گشته و در مجلس پيامبران جاى گرفته ايد؟ ابن فهد مى گويد: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد اين بود كه فقير بودم و پولى نداشتم تا به آن صدقه داده، نيازمندى را دست گيرم. از همين رو مقام و آبرويم را صدقه دادم و از موقعيت خويش نيازمند را دستگيرى كردم.
منبع

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:15
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

در سال 840 ق در حالى كه شيخ كامل حله 84 بهار را پشت سر گذاشته بود از طرف حكمران بغداد
ميرزا اسپند براى مناظره با علماى اهل سنت به بغداد دعوت شد.
اسپند ميرزا پسر قرايوسف از امراى سلطان محمد
جلاير بود. او و پدرش دوازده سال بر بغداد و اطراف آن حكومت كردند.
اسپند ميرزا در سال 836 به حكومت بغداد رسيد و از زمان انجام اين مناظره چهار سال از ايام زمامدارى اش گذشته بود.
مجلس مناظره بر پاشد و ابن فهد و عالمان شيعى در يك طرف و بزرگان اهل سنت در طرف ديگر مجلس به بحث نشستند.
كلام پر از نور ابن فهدحلى چنان بر علماى اهل سنت حاضر در جلسه تاثير داشت كه نتوانستند در حضور ايشان پاسخى قاطع ارائه كنند و در نتيجه ،

• جمعه
• 4
• آبان
• 1397
• ساعت
• 14:18
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

با حسرت و غم میگذرد هر روزم
دلتنگم و چشم بر حرم میدوزم
هر هفته شب جمعه شبیه آتش
از داغ فراقِ کربلا میسوزم!

#صلی_ألله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#أللهم_ارزقنا_کربلا

• پنج شنبه
• 8
• آبان
• 1399
• ساعت
• 18:31
• نوشته شده توسط
• مرضیه عاطفی

شب جمعه ست بی قرار توایم
سفره ی اشک و آهمان بر پاست
ما به غیر از حرم نمی خواهیم
کربلا دلخوشی نوکرهاست...

• پنج شنبه
• 20
• آذر
• 1399
• ساعت
• 19:45
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

رویِ گلدونِ یاسِ کنج حیاط
یه ریز باروونِ بی اَمون میزنه
یه بغض ترک خورده دارم برات
چشام طعنه به آسمون میزنه
.
خبر داری از دردی که میکشم؟
خبر داری بی تو مریضم؟ حسین
با عکس حرم درد و دل میکنم
عزیزم حسین ، آه ، عزیزم حسین
.
گناهام ، راهِ دعاهام و بست...
گاهی راهِ رودخونه سدّی داره
بیا آبرو داری کن ، مهربون
دیگه دوری و دوستی حدّی داره
.
من و جایی تحویل نمیگیرنم
حَنام پیش هیچکس رنگی نداشت
خدا میدونه سیرم از زندگی
که دنیایِ بی تو قشنگی نداشت
.
میگن آرزو بر جوون عیب نیست
میخوام با تو از آرزوهام بگم
شب جمعه ... بارون ... کنج حرم
دم آخرم باشه و جون بدم
.
واسه اونکه لبریزِ از خاطره ست
غمِ دوری بدجور عذاب آوره
چیزی که پیشت جا گذاشتم دِله
که تنگِ مقامِ علی اصغره
.

#ایمان دهقانیا
.
.

التماس دعا????

• پنج شنبه
• 4
• دی
• 1399
• ساعت
• 16:02
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

اسیرِ وادیِ عشقیم ، اثر نمی آید
صدا ز عاشق و معشوق در نمی آید

دلیل بوسه ی مجنون به پای سگ این بود
که سگ ز کوچه ی لیلا مگر نمی آید؟!

سری که میل "بَلا لِلوِلاء" در آن باشد
دگر به مِیلِ قضا و قَدَر نمی آید

مرا فروخت زمانه به درد و رنج و عذاب
بر این حساب به کارش ضرر نمی آید

به من که گاه و بیگاه پیش تو بودم
ندیدنت بخدا اِنقَدَر نمی آید

میانِ صبر من و هجر تو تناسب چیست؟
به قطعِ شاخه ی گل که تبر نمی آید

"عَذابکَ . . . فِراقک . . ." ، نده عذاب مرا
"فَکَیفَ اَصبِرُ" از من که بر نمی آید

تمامِ خاطره هایم شاهدند آقا
که جز خیالِ ضریحت به سر نمی آید

برای چاره ی دردِ دوری از حرمت
بجز تفألِ حافظ خبر نمی آید :
.

(چنان به حسرت خاکِ در تو می میرم
که آبِ زندگی ام در نظر نمی آید)*
.

ایمان دهقانیا

*حافظ شیرازی

• یکشنبه
• 26
• بهمن
• 1399
• ساعت
• 12:33
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

تویی که هوامو داری همیشه
تویی که هستی مراقبِ دلم
هر چی از آقا می خوای تعارف نکن
شب لیله الرغائبه دلم

شب جمعه توی خیمه ی حسین
آرومه دل همه تو این حرم
شب آرزوها آرزوم شده
قسمتم بشه این اربعین حرم

هر چی ناممکنه با تو ممکنه
با تو ممکنه خدایی شدنم
از رجب تا به محرمت آقا
آرزومه کربلایی شدنم

بهار طبیعته بهار عشق
آره نوبهار معنویته
هفت سین آرزوهامونو چیدیم
هفتمین سین ؛ "سفر زیارته"

دوس دارم میون بین الحرمین
دونه دونه زائراتو ببینم
آرزومه از نجف تا کربلا
بیام و ایوون طلاتو ببینم

شب من طی می شه با ذکر شما
با طلوع نورِ تو روز اومده
یاحسین همیشه تازگی داره
غم تو اگرچه نوروز اومده

هر طپش اسم تو رو که می برم
دوس دارم فقط برات گریه کنم
اگه تو منو ردم کنی حسین
تو بگو آخه به کی تکیه کنم

یاحسین تویی قتبل العبرات
یاحسین الهی جون من فدات
ناخدای کشتی نجات عشق
اشکِ بر عزای تو آب حیات

شب جمعه مادرت میاد حرم
به یه قامت خمیده می دی سلام
اشک آسمونا رو در میاری
با گلوی بریده می دی سلام

دعا کن سرباز راه تو باشم
نورانی بشم به نور پسرت
از خدا بخواه بیاد مسافرم
دعا کن واسه ظهور پسرت

تویی که هوامو داری همیشه
تویی که هستی مراقبِ دلم
هر چی از آقا می خوای تعارف نکن
شب لیله الرغائبه دلم

شب جمعه توی خیمه ی حسین
آرومه دل همه تو این حرم
شب آرزوها آرزوم شده
قسمتم بشه این اربعین حرم

هر چی ناممکنه با تو ممکنه
با تو ممکنه خدایی شدنم
از رجب تا به محرمت آقا
آرزومه کربلایی شدنم

بهار طبیعته بهار عشق
آره نوبهار معنویته
هفت سین آرزوهامونو چیدیم
هفتمین سین ؛ "سفر زیارته"

دوس دارم میون بین الحرمین
دونه دونه زائراتو ببینم
آرزومه از نجف تا کربلا
بیام و ایوون طلاتو ببینم

شب من طی می شه با ذکر شما
با طلوع نورِ تو روز اومده
یاحسین همیشه تازگی داره
غم تو اگرچه نوروز اومده

هر طپش اسم تو رو که می برم
دوس دارم فقط برات گریه کنم
اگه تو منو ردم کنی حسین
تو بگو آخه به کی تکیه کنم

یاحسین تویی قتبل العبرات
یاحسین الهی جون من فدات
ناخدای کشتی نجات عشق
اشکِ بر عزای تو آب حیات

شب جمعه مادرت میاد حرم
به یه قامت خمیده می دی سلام
اشک آسمونا رو در میاری
با گلوی بریده می دی سلام

دعا کن سرباز راه تو باشم
نورانی بشم به نور پسرت
از خدا بخواه بیاد مسافرم
دعا کن واسه ظهور پسرت

• پنج شنبه
• 30
• بهمن
• 1399
• ساعت
• 17:10
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

بنویس روی صفحه قلم ، آه کربلا
آتش گرفت باز دلم ، آه کربلا

دوری ، شکستگی ، دلِ پُر ، خسته از همه
خیره به قاب عکسِ حرم ، آه کربلا

بعد از نماز ، سجده به تربت به یادِ او
هم آه از خجالت ُ ، هم آه کربلا

پیراهن سیاهِ شما ، شالِ نوکری
ماهِ عزا و خیمه ی غم آه کربلا

بغض ُ ، سکوت ُ ، گریه ی جانسوزِ بیکسی
در کوچه ها قدم به قدم آه کربلا

پرچم،کُتَل،حسینیّه،روضه ،نوای عشق
سینه زنی ُ ، نوحه و دم آه کربلا

دلواپسیِ روز ِ عطش کودک ِ رباب
آب ِ فرات ُ دست ِ ستم آه کربلا

سقّا و مشک ِ پاره ، دو دستِ جدا شده
اُفتادنِ امیر و عَلَم ، آه کربلا

زینب ، وداع ،حسین ،اشاره به قلبِ خون
بر پهلوی شکسته قسم ، آه کربلا

بانگ "بنیّ" ... روضه ی گودالِ قتلگاه
مادر رسید با قدِ خَم...آه کربلا

• چهارشنبه
• 20
• اسفند
• 1399
• ساعت
• 22:56
• نوشته شده توسط
• taherehsadat

خسته ام! شد خواب و رؤیایم فراق کربلا
شد تقاص معصیت هایم فراق کربلا

پای پرچم مینشینم، از نفس افتاده ام
لرزه ها انداخت بر پایم فراق کربلا

بغض کرده مادرم رو به حرم! شد علتِ-
-بیقراری هایِ بابایم فراق کربلا

فکر و ذکرم در دو عالم همنشینی با حسین(ع)
همّ و غمّ هر دو دنیایم فراق کربلا

پا به پای زائران ویزا و دعوتنامه نه...
میرسد از دست آقایم فراق کربلا

یاد چاییِ عراقی اشک میریزم فقط
میچکد هر لحظه در چایم فراق کربلا

خاطرات اربعین دارد مرا دق میدهد
کرده درگیرِ بلایایم فراق کربلا

در قیامت مطمئنم میشوم خسران زده
میزند آتش به فردایم فراق کربلا!

• دوشنبه
• 29
• شهریور
• 1400
• ساعت
• 14:14
• نوشته شده توسط
• مرضیه عاطفی

◾شب جمعه
◾شب زیارتی
◾السلام علیک یا اباعبدالله

شبهای جمعه زائر قبر تو مادر است
گریه‌برای‌راس‌پر از خون و حنجر است

سینه زنان ز عرش بهمراه جبریل
فوج ملک به کرببلا بهر اکبر است

با ناله‌های مادر قامت کمانیت
قامت‌کمان به‌سوگ‌عزایت پیمبر است

جمعند انبیا گرد نبی ضجه میزند
دیدم کنار فاطمه ساقی کوثر است

با ذکر یا بنّیَ صدا زد حسین من
بر آسمان کرببلا خون اصغر است

تیر آمد و به حنجر ششماهه بوسه زد
کار سه‌شعبه‌،سخت‌تر از نیش‌خنجر است

گویا دوباره ظهر عطشبار کربلا است
شرمنده از سکینه هنوز آب‌آور است

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

• پنج شنبه
• 2
• شهریور
• 1402
• ساعت
• 00:23
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور