در بهشت نرگس آن دلبر ابرو کمون
اولیاء الله و لا خوف و لا هم یحزنون
قرعه مستی به نامم زد ز امر کاف و نون
ساقی میخانه و السابقون و السابقون
آنچنان مجنون شدم از عشق عباس علی
محو کردم نام مجنون را ز طومار جنون
کوی او کوی خدا سوی او سوی خدا
روی او روی خدا انا علیه راجعون
عشق تا سر در نبازی دست بر دار نیست
یک بیابون وحشت اندد وحشت و یک دشت خون
پرده از عقلم فرو افتاد و دیدم یک نظر
زاهدان لا یبصرون عاشقان لا یعقلون
بر کتاب درس ما جز عین و شین و قاف نیست
در سر ما نیست غیر از جیم و نون و واو و نون
یا حسین یا حسین
- دوشنبه
- 21
- اسفند
- 1391
- ساعت
- 16:5
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه