مثل پرنده بال گشودی رها شدی
کوچکترین ستاره سر نیزه ها شدی
لعنت به لای لایی این نیزه دار تو
باعث شده است بر سر ی بی صدا شوی
زخم سرت برابر زخم عمو شده
بر روی نیزه ها چقدر جا به جا شدی
بعد از تو گاهواره به دردم نمی خورد
چه زود پر کشیدی و از من جدا شدی
بر روی دست باد عزیز دل رباب
مانند زلف های پریشان رها شدی
در اسمان کرب و بلا رد خون توست
تو یک تنه برای خودت کربلا شدی
- پنج شنبه
- 8
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه