خورشید پیش پلک کبود تو گریه کرد
ماه آمد و در آتش و دود تو گریه کرد
وقتی ستاره دید که در قطرههای اشک
تحلیل رفته است وجود تو، گریه کرد
پهلوی تو جهان به کبودی نشسته است
باید که بر بهشت کبود تو گریه کرد
وقتی فرشته دید نمازت نشسته است
بر حالت قیام و قعود تو گریه کرد
تسبیح، از حرارتِ ذکر تو آب شد
بر غربت تو، خاکِ سجود تو گریه کرد
شاعر:محمد سعید میرزایی
- سه شنبه
- 20
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه