وجودش مثل دریا بود عمه
دقیقا مثل زهرا بود عمه
اگرچه کربلا جا مانده بودی
حسین دوم ما بود عمه
هجوم یک سپاه تازیانه
ولی افسوس تنها بود عمه
خدا خیرش دهد این خواهرت را
کسی سیلی نخورد تا بود عمه
و بعداز ساقی آب آور ما
علم بر دوش و سقا بود عمه
تمام راه را مشغول ذکر
حسینم وا حسینا بود عمه
در اوج عاطفه چون مرد جنگید
اگر چه قامتش تا بود عمه
سرش بشگست اما دشمنش دید
سرش بالای بالا بود عمه
وبعد از این همه رنج و مصیبت
خدا را شکر بر پا بود عمه
یاسر مسافر
- سه شنبه
- 24
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 13:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه