حسرت زده
اي كاش كه بند دل او پاره نمي شد
حسرت زده ي ديدن گهواره نمي شد
اي كاش نمي گفت نبي ام ابيها
تا شعله ور از كيد ستمكاره نمي شد
گر عشق علي در دل او جاي نمي داشت
هرگز هدف كينه ي قدّاره نمي شد
مي ماند اگر پشت در خانه نمي رفت
دلخون زغم محسن مه پاره نمي شد
انگار كه زود است سخن گفتن از آن روز
در كربوبلا زينش آواره نمي شد
او پشت در خانه و دشمن به تماشا
جز صبر علي جان مگرت چاره نمي شد؟
گربود و نمي رفت زدنيا به غريبي
هر شب علي اش اين همه آواره نمي شد
- دوشنبه
- 29
- فروردین
- 1390
- ساعت
- 12:5
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه