ای خدا عبد سیه رو و گنهکار منم
آن که بر جُرم و گنه می کند اقرار منم
ن طبیبی که شفا بخش دل ماست توئی
آن که از درد گناهان شده بیمار منم
بر سر خوان تو خوبان همه جمعند، ولی
بندۀ بد منم و عبد گنهکار منم
جان خوبانِ درِ خویش عذابم نکنی
گر چه بر آتش نار تو سزاوار منم
گر که پرسد کرمت کیست که در می کوبد؟
گویم آلوده ترین بندۀ دادار، منم
هاتفی گفت چه کس مشتری عفو خداست
من خجلت زده گفتم که خریدار منم
آن که عمرش همه آسان به تباهی بگذشت
وآن که کارش شده در پیش تو دشوار منم
آن که از فرط سیه رویی خود، بار دگر
توسل شده بر عترت اطهار منم
به گُل روی حسین تو «وفائی» می گفت
آن که از خار گنه می کشد آزار منم
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1392
- ساعت
- 14:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه