یا ایّها الکریم ببین بی بضاعتم
مهمان نامناسب ماه ضیافتم
دیدم که بار رحمت عام است آمدم
هرگز به روی من نزدی بی لیاقتم
لطف تو بود این که مرا پرده در نمود
با عفو خویش بس که نمودی بد عادتم
رحمت اگر مرا نخرد وضع من بد است
دل خوش نمی شوم به همین خرده طاعتم
من در خور مقام تو کاری نکرده ام
پس بیشتر ز طاعت خود در خجالتم
گر همنشین من نشوی می روم ز دست
حالا که آمدم بِرَهان از ضلالتم
کار مرا مقایسه با اهل دل مکن
چون در خورِ قیاس نباشد عبادتم
یک سال منتظر شدی و من نیامدم
یک بار هم گله نکنی از رفاقتم
رحم است بر غلام چو تسلیم می شود
حاشا اگر کنی به گناهم عقوبتم
گفتم حسین توبۀ من هم قبول شد
مثل همیشه می کند آقا شفاعتم
- شنبه
- 15
- تیر
- 1392
- ساعت
- 15:1
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه