• دوشنبه 3 دی 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات با خدا -( نروم از سر كویت چه برانی چه بخوانی )

9339
6

نروم از سر كویت چه برانی چه بخوانی
به خداییت قسم برتر از آنی كه برانی
به تو مأنوسم و یك دم ز تو مأیوس نگردم
چه به عرشم بكشانی چه به خاكم بنشانی
بنوازی بگدازی تو حكیمی تو بصیری
بكشی زنده كنی مصلحت از توست تو دانی
من بیچاره به غفلت ز تو هر سو بگریزم
تو كرامت كنی و باز به سویت بكشانی
كه مرا می دهد از لطف پناهی؟ تو پناهی
كه تواند گره از من بگشاید؟ تو توانی
چه عذابم كنی از خشم و چه از مهر ببخشی
این محال است كه از مملكت خود تو برانی
هر چه خواهی به سرم آر ولی روی مگردان
هر چه دادی بستان لیك خودت را نستانی
وای از سختی جان كندن و از لحظهٔ مرگم
تو مگر پیشتر از مرگ، علی را برسانی
"میثم" از كوی تو جایی نرود گفتم و گویم
نروم از سر كویت چه برانی چه بخوانی

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 7:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران