حضرت موسي بن جعفر گفت با اطرافيان
در همان منزل كه صادق، داد مظلومانه جان
تا سحر، هر شب چراغ حجرهاش، روشن كنيد
راضي از اين كار، قلب داغدار من كنيد
جاي دارد گويم اكنون، اي امام هفتمين
اين زمان، آرامگاه حضرت صادق ببين
آن حريم بيچراغ و خلوت و بي زائرش
چون كلام الله بي جلد است، قبر طاهرش
بارگاه آن جناب از كينه ي دشمن خراب
روز و شب در معرض باران و باد و آفتاب
در شگفتم، دشمن آيا شرم از زهرا نكرد
كاين بناي علم و تقوي را چنين ويرانه كرد
ميكشد غيرت مرا، اي حجت ثاني عشر
تا بكي مظلوم و بي كس، عترت خير البشر؟
دشمن از هر سو، به قصد محو قرآن در كمين
العجل، اي مجري عدل خدائي در زمين
تا بكي در انتظارت چشم ياران اشكبار
بي تو اي دلبند زهرا، شد خزان صدها بهار
العجل، اي چشمه ي فياض و لطف دائمه
اين توئي، تنها، تسلي بخش قلب فاطمه
من«حسانم» ريزهخوار خوان احسان توام
هر كجا در سايه ي لطف تو، مهمان توام
شاعر : جواد حیدری
- دوشنبه
- 4
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 15:40
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جواد حیدری
ارسال دیدگاه