میون کوچه ی غمها روی خاک افتاده مادر
صورتش سرخ و کبوده وای امون از دل حیدر (یاس پرپر)
آسمون تاره – یه گوشواره –روی خاک افتاده از گوش ستاره
یه زن تنها – نگاش دریا – علی از دیدنش طاقت نداره
ای کبوتر مدینه! پر و بالت و شکستن
فاطمه! با زدنِ تو دستای علی رو بستن(دل شکستن)
صورتت نیلی– با اون سیلی– بمیرم پلک خسته ت وا نمی شه
تکه گوشواره– روی خاکها – تا که مهدی نیاد پیدا نمی شه
ای قیامت قامت من چرا پشت در نشستی
چرا با گوشه ی معجر روی صورتت رو بستی (دیده بستی)
چادرت خاکی – تنت خاکی– نگاه حسن از غم تو حاکی
بگو با حیدر– کی زد سیلی– علی از دشمنا نداره باکی
شاعر : احسان پیریابی
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1392
- ساعت
- 16:3
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
احسان پیریابی
ارسال دیدگاه