زبانحال سر بریده ارباب بی کفن بالای نی با زینب کبری (س)
دیدم از بالای نی، نیزه به پهلویت زدند
آتشی از هیزم سوزان به گیسویت زدند
دیدمت ای یار زارم همچو من مضطر شدی
آتشی همچون سقیفه روی هر مویت زدند
نیزه ای پر کین بسان نیزه ی در رأس من
روی آن پیشانی و از روی ابرویت زدند
هر که با هرچه به دستش بود بر جانت بزد
سیلی محکم چه بس بر قبله ی رویت زدند
آن یکی می ریخت از بالای بامش آتشی
سنگ و گِل در راه شب بر چشم کم سویت زدند
سروده: جعفر ابوالفتحی
وبلاگ بیت الزهرا
www.beit-al-zahra.blogfa.com
- سه شنبه
- 22
- شهریور
- 1390
- ساعت
- 13:29
- نوشته شده توسط
- جعفر ابوالفتحی
- شاعر:
-
جعفر ابوالفتحی
ارسال دیدگاه