• دوشنبه 3 دی 03

 علیرضا خاکساری

شعر کربلا و روز عاشورا -( دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را )

6051
17

دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را
دیدم به صحرا اربا اربا پیکرت را
دیدم به سرعت آمدند و دوره کردند
دیدم گرفتند اشقیا دور و برت را
دیدم نشسته شمر روی سینه ی تو
دیدم تمام لحظه های آخرت را
بالا سرت بودم - گریبان می دریدم
وقتی که با پا بر زمین میزد سرت را
آقای من هرکار می کردم نمی شد
بیرون کشم از بین مقتل مادرت را
سر را برید و برد و ... من ماندم همان جا
زانو زدم بوسه بگیرم حنجرت را
****
در بین راه کربلا تا کوفه هر بار
دیدم به دست ساربان انگشترت را
در بین راه کربلا تا کوفه هر بار
با کعب نی ها زجر میزد دخترت را
یادم نخواهد رفت این بی حرمتی ها
یادم نخواهد شد نگاه مضطرت را
یادم نخواهد شد خرابه - شام ویران-
یادم نخواهد رفت یاس پرپرت را
****
مویم سپید و گشته است قدم کمانی
سالار زینب می شناسی خواهرت را ؟؟

شاعر : علیرضا خاکساری

  • چهارشنبه
  • 17
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران