ای کاش که میشد کفنی داشته باشی
یا جای کفن پیروهنی داشته باشی
ای کاش دمی که به حرم فاطمه آمد
میشد سر و جان و بدنی داشته باشی
در طشت طلا بودی و، ای کاش نمیشد
با چوب، تو خونین دهنی داشته باشی
ای کاش نمیشد که به زیر سُمِ اسبان
ای یوسفِ زهرا بدنی داشته باشی
ای وای اگر بینِ همین شعله و آتش
باغی زِ گُل و یاسمنی داشته باشی
ای کاش که با نیزه و شمشیر نمیشد
در کرببلا پارهتنی داشته باشی
لعنت به کسی که نَتوانست ببیند
در دست، عقیق یمنی داشته باشی
شاعر : رضا باقریان
- یکشنبه
- 5
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه