آرزومه یه بار بادل بی تاب شب جمعه بیام حریم ارباب
یه عمره که دیوونم همش اینه بهوونم که بیام تو حرمت روضه بخونم
حسین از کجا بگم ای شه بی سر
حسین از روضه ی مقتل یاکه معجر
حسین یا از ناله ی غریب مادر
سالار زینبی
موهایی رو که زهرا زده شونه
چی شده که حالا غرق به خونه
ندارم دیگه کاری بجز گریه و زاری جای یک بوسه رو تنت نداری
حسین جسم تو میون قتلگاهه
حسین روی بدنت رد سپاهه
حسین زینب تو نباشی بی پناهه
سالار زینبی
اونا که ترسی از خدا نداشتن
داغتو رو دلم آخر گذاشتن
به عشق تو اسیرم غمت کرده چه پیرم تو نباشی بعد تو منم میمیرم
حسین حمله به سوی خیمه و غارت
حسین نامحرم و زینب و اسارت
حسین ناموس تو و دست و جسارت
سالار زینبی
.....
شاعر : میثم میرزایی
- چهارشنبه
- 24
- آبان
- 1391
- ساعت
- 19:49
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
حسینی