قامت پنجره این بار شکست
حیف شد حرمت دیدار شکست
آمدم پیش تو آهی بکشم
بغض بین در و دیوار شکست
خواب دیدم که به دارم زده اند
گریه کردم کمر دار شکست
آن قَدَر سخت به من سنگ زدند
که دل سنگ هم انگار شکست
قلمم - حکم سرافرازی ها -
پیش تو خم شد و ناچار شکست
شاعر : رضا کرمی
- پنج شنبه
- 10
- بهمن
- 1392
- ساعت
- 14:11
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا کرمی
ارسال دیدگاه